سختیها آسان می شود+یه تصویر قشنگ!
16 بهمن 1398
توی هر ماجرای زندگی به دنبال هر گرهی اوجی نهفته است. بیشتر »
نظر دهید »
حلوای واقعی با آبغوره!
05 اسفند 1396
آدم های بخشنده و صبور املت هایشان هم خوشمزه می شود… نیمرو هم که می زنند طعمش لذیذتر از همه نیمروهای دنیاست… آدم های دوبه هم نزن… آدمهای رازدار دست شان شاید به ظاهر نمک نداشته باشد و دل شان به سنگ بی حرمتی شکسته باشد اما نمک دست شان… بیشتر »
چقدر آماده هستی؟!
27 بهمن 1396
با راحله قرار میگذاریم با هم به نیر برویم. نوبت یک سواری پراید است. مسافرها سوار می شوند و راه می افتیم. راننده مرد سن بالایی است و آنقدر با سرعت رانندگی می کند و وسط رانندگی به ماشین های سمت راستی که ازشان سبقت می گیرد، نگاه های معنادار اسلو موشن (!)… بیشتر »
شاه و شاهزاده و تشت مسی!
25 بهمن 1396
تاریخچه پنج شنبه سوری های خانه پدری ام بر می گردد به دوران ماقبل سبزینه ! و شاید به اوایل ازدواج شان… در میان جهیزیه ساده و خودمانی مادرم تشت و آفتابه مسی ظریفی خودنمایی می کند که پنج شنبه ها بدون استثنا بعد از صرف شام می آمد سر سفره تا حاج بابا… بیشتر »
صبحِ روزِ سرد ...
22 بهمن 1396
*صبحِ روزِ سرد آمدی و در میان روزهای سردمان موجِ دستهای مهربان تو خاطراتِ گرم و روشنی برایمان کشید؛ ناگهان به جسمهای مرده، روح تازه ای دمید.* بیشتر »
مهربان مثل ...
22 بهمن 1396
*راستی! نامِ تو، نامِ یک امام … نام رهبری بزرگ و مقتدر فقط، نبود…. ما تو را پدر بزرگِ مهربان صدا زدیم! * بیشتر »
حضورِ گرمِ تو....
22 بهمن 1396
*آمدی و لحظه هایمان، پر شد از حضورِ گرمِ تو…. پدر بزرگ! ای بزرگِ تا همیشه زنده!… ای امام!* بیشتر »