میخواهم خانوم باشم!
وقتی آن دختر سعی می کند مانتویی بخرد تا استین هایش حریر باشد
من عاشق پوشیدن ساق دست هایم هستم!
♥
وقتی آن دختر موهایش را به هزار رنگ در می آورد تا از لای شالش بیرون بریزد
من روسری ام را لبنانی می بندم!
♥
وقتی آن دختر جلوی مانتواش را باز میگذارد
من مانتویی میپوشم که وقارم را حفظ کند!
♥
وقتی آن دختر ساق پایش را با ساپورت بیرون می اندازد
من برای نجابتی که باید در وجودم باشد شلوارمناسب میپوشم!
♥
وقتی آن دختر آرایش های غلیظ میکند
من صورت معصوم ، ساده و مهربانی دارم!
♥
وقتی آن دختر هر هفته پارتی میرود
من هر هفته به کهف الشهدا میروم و آرامش میگیرم!
♥
وقتی آن دختر با مردان نامحرم در حال خنده است
من همه ی عشقم برای همسرم است!
♥
وقتی آن دختر به خاطر مد به هر شکلی خودش را می آراید
من چادری مشکی و محجوب بر سرم دارم!
♥
وقتی آن دختر به دیگران افتخار می کند که یک دآف است
من میخواهم خانوم باشم!