خوش آمدید.
سلام و خیر مقدم. امید در محضر هم بیاموزیم که اینجا “دارالارشاد” است.
سلام و خیر مقدم. امید در محضر هم بیاموزیم که اینجا “دارالارشاد” است.
˙·٠•●♥ ✿ ♥●•٠·˙
گاهی نه گریه آرامت میکند و نه خنده
نه فریاد آرامت میکند و نه سکوت
آنجاست که با چشمانی خیس رو به آسمان میکنی
و میگویی ﺧــ♥ــﺪﺍیـا
تنها تو را دارم ، تنهایـــــــــ ــــــــ ـــــــــــــ م مگذار…
در حال نزدیک شدن به اربعین حسینی هستیم و در این ایام هرکس به طریقی خودش را به کربلا می رساند و این شور و اشتیاق فقط مختص امسال و سال های گذشته نبوده، چرا که تصویر زیر پیاده روی اربعین حسینی در 100 سال گذشته را نشان می دهد.
این حسین کیست که آرزوی دارند خاک پای زوارش را سرمه چشم کنند؟
▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀
برادر مجروحی را به اورژانس مستقر در فاو آوردند، ترکش در چند سانتیمتری قلب او خانه کرده بود، او داشت آخرین لحظات عمر خود را سپری میکرد،
دیدن لحظات جان کندن او برایم سخت و ناگوار بود، هیچ وسیلهای برای جراحی نداشتم و انتقال او به پشت جبهه، نیاز به صرف زمان داشت،
دیوانهوار دور او میچرخیدم، بغض گلویم را چنگ میزد، کاری از دستم ساخته نبود،
آن برادر لحظهای چشمانش را باز کرد، مرا که دید با دست به جیب پیراهنش اشاره کرد.
بهسرعت دست بردم و از داخل جیبش، کیفی را بیرون آوردم، ناخودآگاه آن را گشودم، عکس سه فرزند خردسالش بود،
با علامت به من فهماند که عکس را جلوی صورتش ببرم،
صورتی که پر از خاک و خون بود، شهادتینش را گفت و پرگشود، من عکس را در دستم گرفتم و با صدای بلند گریه کردم………
روحتان شاد شهدا