خوش آمدید.
سلام و خیر مقدم. امید در محضر هم بیاموزیم که اینجا “دارالارشاد” است.
سلام و خیر مقدم. امید در محضر هم بیاموزیم که اینجا “دارالارشاد” است.
دکتر شریعتی :
« کلاس پنجم که بودم پسر درشت هیکلی در ته کلاس ما می نشست که برای من مظهر تمام چیزهای چندش آور بود ، آن هم به سه دلیل ؛ اول آنکه کچل بود، دوم اینکه سیگار می کشید و سوم - که از همه تهوع آورتر بود- اینکه در آن سن و سال، زن داشت. !…
چند سالی گذشت یک روز که با همسرم از خیابان می گذشتیم ،آن پسر قوی هیکل ته کلاس را دیدم در حالیکه خودم زن داشتم ،سیگار می کشیدم و کچل شده بودم . »
«پناه»
میبرم «به خدا»،
از عـیبی که،
«امروز» در خود می بینم،
و
«دیروز»
«دیگران را» به خاطر،
«هـمان عیـب» ملامت کرده ام.
محتاط باشیم، در «سرزنش» و «قضاوت کردن دیگران».
وقتی
نه از «دیروز او» خبر داریم و نه از “فردای خودمان”
وقتــی دعــا میکنـــی،
دعـــای تـــو از ایــن جهـــان خـارج میـشـود و بـه جـایـی میــرود کـه هیــچ زمــانــی نیستــــ .
دعـایـت بـه قبــل از پیـدایـش عـالــم مــیرود.
دعـایـت بـه آنجا که دارند تقــدیـرت را مینویسند میرود.
و تقدیر نویس مهـــربـان عالـــم تقدیرت را با توجه به دعـایت مینویسد.
✔و چقدر مولانا قشنگ میگه:
گر در طلب گوهر کانی، کانی / گر در هوس لقمه نانی، نانی
این نکته رمز اگر بدانی، دانی / هر چیز که در جستن آنی، آنی
✔و موریس مترلینگ میگه:
آدمی ساخته ی افکار خویش است ، فردا همان خواهد شد که امروز به آن اندیشیده ایم.
✔دکتــــر الهی قمشه ای
مادرهـا شبـیــﮧ نـخ تـسبیـح مــﮯ مـانـنـد ،
بـﮧ نسبـتــــ دانـﮧ هـا ،
ڪــمـتـر خـودنـمایــﮯ مــﮯ ڪــنـنـد ،
˙·٠• ✿ امـا اگــر نبـاشنـد ،
هیـچ دانــﮧ اے ڪـــنـار دیـگـرے نـمــﮯ مـانـد !
˙·٠•✿ خـدایـا !
ڪــاش نـخ هیـچ تـسبـیـحــﮯ پـاره نـشـود . . .
˙·٠•● ●•٠·˙ ✿ ✿ ✿ ˙·٠•● ●•٠·˙
عفیف که باشی…
مرد آمده بود چیزی بگوید ، سرفه امانش نداده بود
چـه می توانست بگوید
وقتی تمام فهـــم یک شهــر از جانباز
سهمیـــه دانشگاه است
و بعد از مرگ ، شاید اسم یک کوچه …
تقویممان بی تابی می کند تا
به یُمن یَمن
در خود ثبت کند:
“سقوط آل سعود” را…