خوش آمدید.
سلام و خیر مقدم. امید در محضر هم بیاموزیم که اینجا “دارالارشاد” است.
سلام و خیر مقدم. امید در محضر هم بیاموزیم که اینجا “دارالارشاد” است.
هرکه غمت راخرید
عشرت عالم فروخت
باخبران غمت
بی خبرازعالمند…
همه ی حجت مسلمانی من حسین بن علی است…
هنوز لشکر یزید پر شمار است و بسیاری از ما “آزاده” نیستیم!
✅ سینه زنی می کنیم، زنجیر می زنیم، نذری می دهیم، ایستگاه صلواتی به پا می کنیم، مداحی می کنیم، می گریانیم، گریه می کنیم و … تا حسینی شویم؛ تقبل الله از همه ما!
این اما همه ماجرا نیست؛ من که باور نمی کنم حسین(ع) با خاندان و یاران، در آن دشت غریب، دم تیغ ستمکاران رفته باشد تا ما بعد از 1400 سال، کمی بگرییم ، قیمه ای بخوریم و یک چایی داغ در لیوان یک بار مصرف و تمام!
✅ من بزرگ ترین هدف حسین (ع) را احیای “آزادگی” می دانم، آن هم نه فقط در میان مسلمانان که بین همه انسان هایی که در آن زمان بودند، بعدها آمدند و خواهند آمد؛ آنجا که برای همیشه ی تاریخ بانگ برآورد که اگر دین ندارید، “آزاده” باشید.
من از این سخن، چنین در می یابم که آزادگی، پایه و بنیاد انسانیت است که اگر نباشد، اساساً انسان شکل نمی گیرد وقتی انسانی در کار نباشد، چه سخن از دین و ایمان و مکارم الاخلاق و نظایر این ها؟!
✅ آزادگی نیز چنانچه از رفتار امام حسین(ع) بر می آید، عمل بر اساس “حقیقت” است و نه بر مبنای منافع فردی و گروهی.
این ملاکی است که پای بسیاری از ما در آن می لنگد، هر اندازه هم که هیأتی باشیم!
✅ بسیاری از ما نه تنها خود بر اساس حقیقت عمل نمی کنیم، بلکه دیگران را نیز از آن باز می داریم؛ کسی که توصیه ای بر خلاف قانون می کند، کسی که پیشنهاد رشوه می دهد، کسی که اعمال نفوذ می کند، کسی که در دادگاه شهادت دروغ می دهد یا فقط بخشی از واقعیت را می گوید و … همه این ها، دیگران را از عمل بر مبنای حقیقت باز می دارند و آزادگی را از آنها می ستانند. بسیاری از ما، نه فقط از آزادگی خود که از آزادگی دیگران نیز می هراسیم.
✅ روزنامه نگاری که بر اساس نفع شخصی یا گروهی می نویسد و حقیقت را کتمان می کند، آن قاضی که رأیش را بر اساس سفارش های قدرتمندان صادر می کند، مدیری که نه بر اساس حقیقت که بر مبنای منفعت شخصی یا سفارش صاحبان قدرت امضا می کند و… هیچ کدام شان آزاده و حسینی نیستند و هر کدام شان بر اساس میزان دوری شان از حقیقت و آزادگی، به صف یزیدیان نزدیک ترند ولو آن که از ابتدای محرم تا آخر صفر مشکی بپوشند و بعد از نوشیدن هر جرعه آب، زیر لب زمزمه کنند: السلام علیک یا اباعبدالله الحسین… .
وه که جامعه امروز ما چقدر نیازمند آزادگی است!/عصر ایران
✍️ جعفر محمدی
سیدبن طاووس گوید: پس از آن که امام حسین (علیه السّلام) به شهادت رسید، عمر سعد ملعون در میان سپاهیان خود فریاد زد:
من ینتدب للحسین فیوطّی الخیل ظهره؟
چه کسی حاضر است بر حسین (علیه السّلام) اسب بتازد و پشت او را با اسبان لگدمال کند؟ده نفر از گروه طاغیان این کار را پذیرفتند … و آن قدر پیکر مقدس امام حسین (علیه السّلام) زیر سم اسبان لگدمال کردند، حتی رضو اظهره و صدره، استخوان های پشت و سینه ی آن حضرت خرد شد. مرحوم عبدالرزاق مقّرم می گوید: هر کدام از این اسب ها به هر شهری که می رسیدند، نعلشان را می کندند و به عنوان تبرّک بالای منازل خود آویزان می کردند و یا می کوبیدند، در اثر همین کار، رفته رفته عمل مزبور سنت شد و بعد از آن اکثر مردم نظیر همان نعل ها را می ساختند و بالای درب خانه ها آویزان می کردند.
سالار کربلا، عبدالرزاق مقرّم ، ص 81، کتاب (التعجب) کراجکی ملحق بکتاب کنزالفوائد ص 46 و شماره ی مسلسل ص 350
منبع:کتاب گلواژه های روضه
بر شانه های دنیا سنگینی غم و اندوه نشسته است… اینجا پیرزنی دستمال کاغذی پخش می کند و اشک حسینی می خرد… دانش آموزی در جمع کودکان از کوله پشتی اش نذری در آورده و پخش می کند… نوه های خانم همسایه بالاتر از میدان تربیت، خیمه به پا کرده اند و صلواتی شعارهای حسینی روی شیشه های اتومبیل ها می نویسند. سر خیابان نرسیده به پل رضوان، ایستگاه صلواتی دایر است و چای داغ در هوای سرد اردبیل پخش می کند… پاکبان محله لباس سیاه به تن کرده است… و چشم پزشک روبه روی مان بر سر در خانه اش پرچم سیاه نصب می کند. بچه ها مهربانتر شده اند… تاکسی ها صلواتی کار می کنند. نانوایی ها فطیر نذری می پزند… نماز ها دم ظهر در خیابان محله به جماعت اقامه می شوند… حسین … عشق به تو مدینه فاضله کرده است دنیایمان را…?
نوبتِ روضه
گودال شد از غـربت تو
شمر تعزیه نشست و
وسط صحنه گریست
?????
به قلم استاد محمدرضا نوذریان پژوهش گر و مدرس دروس زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه
نهم ذی الحجه ، روز عرفه ، در تقویم کشورمان به عنوان روز نیایش نیز نامیده شده است . نیایش یا راز و نیاز با معبود ، رفتاری است که آدمی از آن راه ، با فراترین « هستی ور » مورد نظر خود ، پیوندی معنــوی برقــرار می کند تا از تنهایی خویش خارج شود و به نوعی آرامش و کام یابی دست یابد. تاثیر این رفتار فطری در سبک کردن روح انسان و تقویت اعتماد به نفس او تا اندازه ای است که همه آدمیان با احساسی درونی ، همواره آن را دریافت می کنند و بنابراین شاید نیازی به اثبات استدلالی نداشته باشد .
قرآن کریم به عنوان کلام یگانه پروردگار جهانیان ، نکته های بسيار ارزنده ای را درباره دعا طرح فرموده که مروری توام با تدبر بر آن ها ، بی گمان ، به ارتقای بینش و اندیشه مان کمک خواهد کرد . قبل از هرچیز باید توجه کنیم به موجب تعالیم قرآنی ، از جمله مطابق نص صریح « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم » که در آغاز تمامی سوره های قرآن به غیر از سوره توبه ، تکرار شده ، مهربانی و بخشایندگی ، صفت همیشگی خداوند است ، علاوه بر آن ، مفهوم آیه 12 سوره مبارک انعام « قُلْ لِمَنْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلْ لِلَّهِ كَتَبَ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ … بگو آنچه در آسمان ها و زمين است از آن كيست ؟ بگو از آن خداست كه رحمت را بر خويشتن واجب گردانيده است … » می نمایاند ، « رحمت » ، وجوبی بر ذات اقدس حضرت اله نیز هست .
ازسوی دیگر ، قرآن مجید ، قدرت مطلق را ازآن خدای بلند مرتبه دانسته و این نکته حساس ، به طور مستقیم و یا غیر مستقیم از آیاتی مثل آیه نخست سوره مطهر ملک « تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ، بزرگوار [و خجسته] است آن كه فرمانروايى به دست اوست و او بر هر چيزى تواناست » درک می شود . براین اساس ، دعای ما ؛ یعنی خواستن از آفریدگار دارای مهربانی ذاتی و قدرت مطلق ، کاملا توجیه و بلکه ضرورت می یابد و این نتیجه گیری ؛ یقینا با واقعیات دیگری مانند قهاریت ، منتقم بودن و… خداوند ، منافات ندارد زیرا در کتاب هدایت ، از فضل و غفران و مغفرت الهی بسیار بیش تر از قهر و انتقام او سخن به میان آمده است.
نکته مصرح دیگر در قرآن این است که ، حضرت حق ، خود ؛ بندگانش را به دعا و نیایش با او رهنمون می شود که آیه 60 سوره مبارک غافر « وَ قالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِى أَسْتَجِبْ لَكُمْ … َ؛ پروردگارتان گفت: مرا بخوانيد تا اجابتتان كنم … » و یا آیه 186 سوره بقره « وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ … و هرگاه بندگان من از تو در باره من بپرسند [بگو] من نزديكم و دعاى دعاكننده را به هنگامى كه مرا بخواند اجابت مى كنم … » شاهدهایی بر این برداشت هستند.
ارتباط انسان با پروردگار ، تا اندازه ای ارزشمند است که کلام وحی ، نحوه راز و نیاز با خداوند و این که بندگان در نیایش با حضرتش ، چه چیزهایی از او بخواهند را نیز ، به همه ما تعلیم داده است . در این خصوص هم ، آیات گوناگونی چون آیه 128 سوره بقـره « رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبْ عَلَيْنَا إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ، پروردگارا ما را تسليم [فرمان] خود قرار ده و از نسل ما امتى فرمانبردار خود [پديد آر] و آداب دينى ما را به ما نشان ده و بر ما ببخشاى كه تويى توبه پذير مهربان » ، آیه 201 همان سوره « … رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ ، پروردگارا در اين دنيا به ما نيكى و در آخرت [نيز] نيكى عطا كن و ما را از عذاب آتش [دور] نگه دار » ویا آیه 8 سوره آل عمران « رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ ، پروردگارا! دل هاي ما را بعد از آن كه ما را هدايت كردي، ( از راه حق) منحرف مگردان! و از سوي خود، رحمتـي بر مـا ببخش، زيرا تو بخشنده اي! » را سراغ داریم.
سیری در آموزه های غنی و بی کران قرآن می نمایاند ؛ آفریدگار بی همتا و بی نیاز ، از سر رحمت و عنایت ، به راز و نیاز بندگانش بها می دهد و افزون بر آنچه اشاره شد ، به بشر ؛ که طبق بیان روشن آیه 85 سـوره اسرا « … وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا » از دانش اندکی برخوردار است در موارد دیگری مثل آیه 193 سوره آل عمران ، راه و رسم این مهم را که در نیایش با معبود از او بخواهد « … رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرَارِ ؛ پروردگارا گناهان ما را بيامرز و بدي ها مان را بپوشان و مارا با نيكان بميران » یاد می دهد. نباید فراموش کرد عنایت الهی در این باره ، ابعاد دیگری از دعا کردن را نیز شامل می شود ؛ مثلا در آیه 55 سوره اعراف مشاهده می کنیم بر نهانی بودن دعا و تضرع در آن ابرام و عنوان شده است : « ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً … ؛ پروردگار خود را به زارى و نهانى بخوانيد … » .
پیوستگی نیایش و راز ونیاز انسان با خالق نیز اهمیت ویژه ای دارد تا جایی که ، تاکید گردیده این پیوند ؛ نه فقط در دشواری ها و بروز بلایا بلکه همواره ؛ عملی و برقرار گردد و آیه 8 سوره زمر ، تکلیف را در این خصوص مشخص و معین فرموده است : « وَإِذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ ضُرٌّ دَعَا رَبَّهُ مُنِيبًا إِلَيْهِ ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِنْهُ نَسِيَ مَا كَانَ يَدْعُو إِلَيْهِ مِنْ قَبْلُ وَجَعَلَ لِلَّهِ أَنْدَادًا لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِكُفْرِكَ قَلِيلًا إِنَّكَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ ؛ و چون به انسان آسيبى رسد پروردگارش را در حالى كه به سوى او بازگشت كننده است مى خواند سپس چون او را از جانب خود نعمتى عطا كند آن [مصيبتى] را كه در رفع آن ، پيش تر به درگاه او دعا می کرد فراموش مى نمايد و براى خدا همتايانى قرار مى دهد تا [خود و ديگران را] از راه او گمراه گرداند ؛ بگو به كفرت اندكى برخـوردار شـو كه تـو از اهـل آتشى » .
و نهایتا باید اذعان نمود دعا رابطه ای ارزشمند بین انسان و پروردگار اوست که باید به استناد « قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ؛ بگو در حقيقت نماز من و [ساير] عبادات من و زندگى و مرگ من براى خدا ؛ پروردگار جهانيان است . انعام - 162 » مانند سایر عبادات ، از روی اخلاص و تواضع به درگاه حضرت سبحان انجام شود چراکه حتی اگر به مصداق بیان بخشی از آیه 216 سوره بقره « … وَ عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيئاً وَ هُوَ خَيرٌ لَكُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَيئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللَّهُ يعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ؛ شايد چيزى را كه مكروه داريد كه براى شما خوب است و شايد چيزى را دوست داريد كه براى شما بد است خدا ميداند و شما نميدانيد » مورد اجابت هم قرار نگیرد ؛ باز ، ذره ای را به هستی بی نهایت پیوند خواهد داد.