و این دریای بی کران...
در تعریف شعر، اتفاق رایی در بین صاحب نظران به چشم نمی خورد که شاید ناشی از گستردگی این مقوله باشد اما موزون، آهنگین و مخیل بودن از جمله وجوه اشتراک اغلب تعاریفی هستند که درباره چکامه ارایه شده اند.
امروز که از اولین روزهای شعر خوانی ام در سنین قبل از ورود به دبستان که در آن روزها با ازبر کردن ابیات کوتاه هجی شده اطرافیان همراه بود نزدیک به چهل سال می گذرد، شکی ندارم شعر و ادب دیرپای فارسی، سرمایه بزرگ فرهنگی است که داده های دیگر دانش ها را نیز چون صدفی مهربان در بطن خویش جای داده و در گذر قرن ها به نسل های متمادی انتقال داده است تا هرایرانی دانش دوست و فرهیخته در هر مقطعی از زمان با دست یابی به پیشینه پربار وطن خویش به آن ببالد و با انگیزه و همتی مضاعف برای فتح قله های دانش و کسب توفیقات بزرگ تر بکوشد.
شعر ایرانی که در برخی منابع، قدیمی ترین نمونه به دست آمده آن، گاتاهای زرتشت - به عنوان نوعی شعر هجایی دانسته شده – از چنان گستردگی برخوردار است که پرداختن جامع به آن در قالب یادداشت هایی مختصرامری ناممکن خواهد بود اما به قدر مجال این نوشته می توان اذعان نمود دیرینگی و غنای شعر فارسی تاجایی است که از حدود یک هزار سال پیش یکی از معدود آثار ممتاز ادب حماسی جهان که مبتنی بر تاریخ و اسطوره اند یعنی خدای نامه فردوسی به ادبیات این مرزوبوم تعلق دارد.
شعر و ادب فارسی با همت و توانمندی بزرگ مردان اندیشه ورزی که خوشبختانه تعداد آنان کم نبوده دردل دیگر انواع خود مانند شعر تعلیمی، غنایی و حتی عامیانه نیز توانسته است ظرایف و دقایق متنوعی را به جامعه جهانی ارایه کند و این محتوای بی کران، حکایت از ارزش مضاعف این سرمایه سترگ و تاریخ آفرین دارد.
تاریخ ادبیات این سرزمین نشان می دهد شعرفارسی درکنار اثرپذیری دیرین از وقایع سیاسی و اجتماعی مهم، در وقوع رخدادهای بزرگ تاریخی نیز اثرگذار و بستر ساز بوده که دلیل دیگری بر پرباری آن است زیرا ادبیاتی که فاقد محتوای غنی باشد تاثیری جدی در افکار عمومی نخواهد داشت.
شعر فارسی که در طول قرن ها در قالب های مختلفی چون مثنوی، قصیده، غزل، قطعه و … جلوه یافته در طول سیر تکاملی اش، سبک های مختلفی را هم به خود پذیرفته است. سبک خراسانی که اولین سبک نظام مند در شعر کلاسیک فارسی به شمار می رود و تقریبا از اواخر قرن سوم هجری آغازیدن گرفت در حقیقت سبک و شیوه شاعران خراسان و ماوراءالنهر بود که حدودا تا سده ششم هجری قمری رواج یافت. چکامه های فارسی که در قالب این سبک برای ما به یادگار مانده اند، دارای بیانی ساده و روان و بیش تر توام با صراحت لهجه، تشبیهات ملموس و دربرگیرنده واژههای شکوهمند و ناب فارسی هستند.
بخش دیگری از شعرفارسی در چهارچوب سبک رایج شده از اواخر قرن ششم تا قرن نهم، یعنی سبک عراقی پدیدار گردید که گرچه اساس آن همان سبک خراسانی بود اما واژههای عربی فراوان تری را به خود پذیرفت و به دلیل های مختلف از جمله جابهجایی مراکز قدرت، گسترش علوم و انتقال گرانیگاه ادبی ایران به آذربایجان و عراق عجم، واژههای حکمی، فلسفی، عرفانی و… در آثار شاعران وارد و درکنار رونق صنایع ادبی در آثار منظوم و حرکت زبان ادبی به سوی پیچیدگی و گاهی ابهام ( صرف نظر از برخی هجو و هزل ها ) موجب بروز تحولات محسوس در این حوزه گردید.
سبک هندی یا اصفهانی که تقریبا از قرن نهم هجری و با استقبال دربار هند از برخی شاعران پارسی گوی، شروع و تا اواخر قرن دوازدهم ادامه یافت سبک دیگری در شعر فارسی است که دربیانی مجمل، با رویکرد شاعران موصوف به اظهار قدرت در بیان مفاهیم، تعبیرات، تشبیهات و کنایات ظریف و دقیق و گاهی نیز ترکیبات و معانی دشوار با آن در شعر فارسی جریان یافت تا چکامه ایرانی به عنوان جلوه ای از فرهنگ نفیس این سرزمین، رنگ و عطر متمایزی را دربرگیرد.
حدودا در قرن دوازدهم هجری، گروهی از سرایندگان، سبک هندی را که به تدریج به ابتذال کشیده شده بود کنار گذاشتند و اشعار خود را در پیروی از شاعران قدیم سرودند که شیوه شاعری این استادان، دوره بازگشت نام گرفت و تا قرن چهاردهم پیوستگی یافت.
و سرانجام رویکردی که از اوایل قرن چهاردهم در شعر فارسی آغاز گردید و تا امروز ادامه دارد، سبک معاصر یا نو نامیده شده که هر علاقه مند به ادبیات فارسی با نمونه ها و ویژگی های آن که عمدتا وجود قافیه و نبود وزن یکسان در هر مصراع شعر و هم چنین رعایت نکردن حدود مصراعها ست آشنایی دارد.
ناگفته نماند نثر فارسی نیز که در یک تقسیم بندی تخصصی به انواعی چون نثر مرسل، مصنوع، بینابین و… طبقه بندی شده، بخش قابل توجهی از ادب فارسی را تشکیل می دهد لیکن به دلیل محوریت شعر در عنوان مناسبت 27 شهریور از یک سو و رعایت حوصله خوانندگان گرامی از سوی دیگر، از ورود به جزییات انواع نثر فارسی صرف نظر و به یادآوری این مهم بسنده می کنم که هرکدام از انواع نثر فارسی ویژگی های خاص خود را دارد که به فراخور مقتضیات مکانی و زمانی شکل گرفته و عمدتا زیبایی هایی را به ادبیات ملی ما افزوده اند.
درنهایت روز ملی شعر وادب فارسی را فرصت مغتنمی برای اندیشیدنی ژرف درباره این دارایی معنوی و ارزشمند ما ن که بخشی از هویت ما ایرانیان را نیز تشکیل می دهد بدانیم تا ضمن بهره گیری بیشین از آموزه های نهفته در اعماق آن، برای صیانت از آینده این سرمایه ارزنده که امروز به لحاظ هجوم بی حد واژگان خارجی، بی توجهی عده ای به رعایت شیوه های درست نگارشی به ویژه در نامه های اداری ( که بی گمان، در آینده قسمتی از تاریخ مکتوب ما را تشکیل خواهد داد ) و مسائلی از این دست با آسیب هایی روبه روست همت گماریم.
محمدرضا نوذریان
مدرس زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه
منبع: تابناک اردبیل
فرم در حال بارگذاری ...
خودرویی که شهید چمران طراحی کرد...
فرم در حال بارگذاری ...
میخام نصف دینم باشی نه کنیزم!
پسری خواستگاری دختری رفت..
.
.
دختر گفت :من بلد نیستم غذا بپزم..
کارهای خونه هم طول میکشه یاد بگیرم..
بچه داری هم بلد نیستم..
پسر گفت:خدا رو میشناسی؟
نماز خوندن بلدی؟روزه گرفتن بلدی؟
.
.
دختر گفت:آره بلدم..
پسر گفت:همین بسه..میخام نصف دینم باشی نه اینکه کنیزم!
فرم در حال بارگذاری ...
هی بغض کنی،گریه کنی،شعر بخوانی؟
فرم در حال بارگذاری ...
امامزاده «تنهایی لیلا» کجاست؟ +تصاویر
امامزادهای که در سریال «تنهایی لیلا» به آن پرداخته شد، امامزاده محمد بن موسی الکاظم(ع) در روستای بوجان لواسان است که متولی این آستان ناگفتههای زیبایی از این امامزاده دارد مانند به تبرک بردن خاک محمد!
باید از تهران خارج شوی. از دود و دم این شهر آلوده خلاص شوی تا لذت یک مهاجرت کوتاهمدت با چاشنی زیارت را بچشی.
البته هجرت همیشه با زیارت توأم نیست ولی اگر از تهران به لواسان بگریزی، مخصوصا به لواسان کوچک، بدون زیارت امامزادههای باصفا و مقبرههای کوچکی که در آن منطقه حضور دارند، سفرت لطفی نخواهد داشت.
اوقاف تهران در هفته گذشته آماری را منتشر کرد که حاکی از وجود بیش از 300 امامزاده در این استان بود. ما به جز امامزاده صالح(ع)، امامزاده سید اسماعیل(ع) و حضرت عبدالعظیم(ع) در تهران و ری خیلی با امامزادههای دیگر استان تهران آشنایی نداریم. امامزادگانی که هر کدامشان استوانهای برای حفظ این دیارند. امامزادگانی که اگر معصوم نیستند ولی تالیتلو معصوم هستند و کارهای بزرگی از دستشان برمیآید.
چقدر از انسانهای محتاج بودند که حاجت خود را از همین امامزادگان گرفتند. چقدر بیماران روحی و جسمی بودند که شفای خود را از همین امامزادگان گرفتند.
این امامزادگان واسطههای فیض ما هستند و ما ریزهخورهای سفره با کرامت آنها. اینها آبرومندان درگاه حق هستند و ما بیوفایانی که کمتر از زیارتِ رفتگان خود به زیارت آنها میرویم.
ما قدر این اولاد پیغمبر را نمیدانیم و در حتی در شناخت آنها کوتاهی میکنیم. گاهی به واسطه فیلمی و سریالی یکی از امامزادههای مغفول مانده شهرمان را میشناسیم و بعد از مدتی هم دوباره از یادمان میرود.
تبرک بردن خاک «محمد»
اتفاق جالب دیگری که بعد از پایان فیلمبرداری افتاد مربوط به قبر محمد میشود.
محسن عابدینی دراین باره میگوید: « پس از اینکه فیلمبرداری تمام شد بعضی از مردم سراغ قبر محمد را از من میگرفتند. وقتی قبر را پیدا میکردند از خاک محمد به عنوان تبرک بر میداشتند. حتی برخی روی قبر او پول میانداختند. قبری که هیچ مردهای در آن نبود. من هم قبر را با خاک زمین یکسان کردم.»
پس از شنیدن این ماجرا یاد این ضرب المثل افتادم: «قبری که برایش گریه میکنی مردهای در آن نیست.»
تصاویر بیشتر و شرح ماجرا را در لینک بخوانید
فرم در حال بارگذاری ...
توکل
اَلتَّوَكُلُّ عَلَى اللّه نَجاةً مِنْ كُلِّ سوءٍ وَ حِرْزٌ مِنْ كُلِّ عَدُوٍّ؛
توكل بر خداوند، مايه نجات از هر بدى و محفوظ بودن از هر دشمنى است.
مَنْ تَوَكَّلَ عَلَى اللّه لا يُغْلَبُ و َمَنِ اعْتَصَمَ بِاللّه لا يُهْزَمُ؛
هر كس به خدا توكل كند، مغلوب نشود و هر كس به خدا توسل جويد، شكست نخورد.
فرم در حال بارگذاری ...