ببین چقد بزرگوارن!!!
دکترا امیدوارن مریض بشی.
صاحبخونه ها امیدوارن تو هیچوقت خونه نخری.
دندانپزشکا امیدوارن دندونات فاسد بشن.
مکانیکا امیدوارن ماشینت خراب بشه.
موسسات کفن و دفن امیدوارن بمیری.
.
.
.
.
فقط دزدا واست یه زندگی خوب و پر بار و موفق و با برکت آرزو میکنن.
.
.
.
.
.
و همینطور یه خواب خوب و خوش و آروم و راحت و عمیق …
ببین چقد بزرگوارن!!!
فرم در حال بارگذاری ...
بانو؛... حواست هست؟؟؟
بانو؛…
حواست هست؟؟؟
تو درآینده نزدیک مادر می شوی و باید یک نسل را تربیت کنی…
پاک زادن،
مرهون پاک بودن،
پاک زیستن
و پاک ماندن است…..
فرم در حال بارگذاری ...
آقوی همساده در استقبال از رئیس جمهور!!
آقوی همساده در استقبال از رئیس جمهور
.
.
.
پی نوشت:
در راستای سفر رئیس جمهور به شیراز که 4 نفر از دانشجویان دانشگاه شیراز که در جریان مراسم استقبال از رئیسجمهور در این شهر در دست نوشته هایی انتشار فکتشیت از سوی دولت را خواستار شده بودند، مورد ضرب و شتم قرار گرفته و بازداشت شدند.
فرم در حال بارگذاری ...
اظهارات عجیب ابتکار در همایش آسم
رئیس سازمان محیطزیست برای حل مشکل گرد و غبار【 ابتکار 】به خرج داد:
┘◄ مردم باید با ریزگردها کنار بیایند!
▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀
در شرایطی که ذرات گردوخاک میهمان ناخوانده بسیاری از شهرهای جنوبی و غربی کشور است و حتی به دلیل انجام نگرفتن اقدامات اصولی برای مهار کانونهای تشکیل گردوغبار، این ذرات موفق به پیشروی تا آسمان پایتخت شدهاند،
و در حالیکه در شرایط بحرانی خانم ابتکار حاضر نشدند سری به جنوب کشور بزنند و با ریزگردها دید و بازدیدی داشته باشند،
ایشان در اظهاراتی عجیب در جریان “همایش روز جهانی آسم” خواستار مدارای مردم با این معضل جدی زیست محیطی و کنار آمدن با پدیده گردوغبار شد.
فرم در حال بارگذاری ...
حســــــــــــــــرت...
دلم هوای حرمت را کرده اقا جان…
چقدر زیبا و قشنگ
به ما هم سر بزنید خوشحال میشیم
فرم در حال بارگذاری ...
قبولــــــــــــــم نما...........
حسین جان… من از کودکی عاشقت بوده ام
قبولم نما….گرچه الوده ام….
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(علیه السلام)
فرم در حال بارگذاری ...
پناه بر خدا...
دکتر شریعتی :
« کلاس پنجم که بودم پسر درشت هیکلی در ته کلاس ما می نشست که برای من مظهر تمام چیزهای چندش آور بود ، آن هم به سه دلیل ؛ اول آنکه کچل بود، دوم اینکه سیگار می کشید و سوم - که از همه تهوع آورتر بود- اینکه در آن سن و سال، زن داشت. !…
چند سالی گذشت یک روز که با همسرم از خیابان می گذشتیم ،آن پسر قوی هیکل ته کلاس را دیدم در حالیکه خودم زن داشتم ،سیگار می کشیدم و کچل شده بودم . »
«پناه»
میبرم «به خدا»،
از عـیبی که،
«امروز» در خود می بینم،
و
«دیروز»
«دیگران را» به خاطر،
«هـمان عیـب» ملامت کرده ام.
محتاط باشیم، در «سرزنش» و «قضاوت کردن دیگران».
وقتی
نه از «دیروز او» خبر داریم و نه از “فردای خودمان”
فرم در حال بارگذاری ...