یا حجة الله...
مامِنَّا اِلاَّ مَسمُومُ اَومَقتولُ «هيچک ازماامامان نسيت، جزآنکه مسموم ويامقتول است.» …
با سلام و عرض تسلیت به مناسبت شهادت غریبانه ی امام مسموم حضرت باقر مظلوم (علیه السلام) بر شما و شیعیان آن حضرت
این روزها، آسمان مدینه دیگر بار، در پس غروب غم، کز کرده است. بقیع، دوباره سیاه پوشیده است. و باز زخمی عمیق بر جگر شیعه.
این بار، پنجمین ناخدای کشتی ایمان، او که دریا دریا علم، از سینه اش جاری بود و واژه واژه عشق، از نگاهش سرازیر، او که از کلامش وحی میجوشید و از زبانش باران حدیث میبارید، چهره در خاک کشیده است؛ مظلوم و غریب.
نمیدانم چرا سرنوشت اهلبیت رسول صلی الله علیه و آله و سلم را با اشک و خون گره زده اند؟
کوچک بودی که عطش و آتش کربلای بزرگ جدت را دیدی و با آن نگاه کودکانه گریستی؛ آن هنگام که پدرانت را تشنه کام به خاک و خون کشیدند.
سر حسین علیهالسلام را بر فراز نیزهها به تماشا نشستی، تا به وقتش مراسم مرثیه خوانی صحرای عرفات را برای افشاگری بنی امیه وصیت کنی.
ماندی تا دردها را روایت کنی و حدیث زخم بگویی.
فقه، تا همیشه وامدار روایت توست. دین، تا هماره مدیون مجاهدت توست.
و حالا، این تویی که در آغوش پدر سجاده نشینت در گوشهی بقیع، آرام گرفته ای.(تبیان)
ازکف برفت صبر و نماندش دگر قرار
دين شد تهي زمخزن اسرارکردگار
ازضعف برجبين منيرش عرق نشست
ارکان پنجمين امامت زهم شکست
گاهي زبان به ذکر حق وگه شدي به هوش
ازدل کشيده آه شرربار وشد خموش
صلی الله علیک یا باقر العلوم (علیه السلام)
التماس دعا
فرم در حال بارگذاری ...
حال خوب!
مامِنَّا اِلاَّ مَسمُومُ اَومَقتولُ «هيچک ازماامامان نسيت، جزآنکه مسموم ويامقتول است.» …
با سلام و عرض تسلیت به مناسبت شهادت غریبانه ی امام مسموم حضرت باقر مظلوم (علیه السلام) بر شما و شیعیان آن حضرت
این روزها، آسمان مدینه دیگر بار، در پس غروب غم، کز کرده است. بقیع، دوباره سیاه پوشیده است. و باز زخمی عمیق بر جگر شیعه.
این بار، پنجمین ناخدای کشتی ایمان، او که دریا دریا علم، از سینه اش جاری بود و واژه واژه عشق، از نگاهش سرازیر، او که از کلامش وحی میجوشید و از زبانش باران حدیث میبارید، چهره در خاک کشیده است؛ مظلوم و غریب.
نمیدانم چرا سرنوشت اهلبیت رسول صلی الله علیه و آله و سلم را با اشک و خون گره زده اند؟
کوچک بودی که عطش و آتش کربلای بزرگ جدت را دیدی و با آن نگاه کودکانه گریستی؛ آن هنگام که پدرانت را تشنه کام به خاک و خون کشیدند.
سر حسین علیهالسلام را بر فراز نیزهها به تماشا نشستی، تا به وقتش مراسم مرثیه خوانی صحرای عرفات را برای افشاگری بنی امیه وصیت کنی.
ماندی تا دردها را روایت کنی و حدیث زخم بگویی.
فقه، تا همیشه وامدار روایت توست. دین، تا هماره مدیون مجاهدت توست.
و حالا، این تویی که در آغوش پدر سجاده نشینت در گوشهی بقیع، آرام گرفته ای.(تبیان)
ازکف برفت صبر و نماندش دگر قرار
دين شد تهي زمخزن اسرارکردگار
ازضعف برجبين منيرش عرق نشست
ارکان پنجمين امامت زهم شکست
گاهي زبان به ذکر حق وگه شدي به هوش
ازدل کشيده آه شرربار وشد خموش
صلی الله علیک یا باقر العلوم (علیه السلام)
التماس دعا
فرم در حال بارگذاری ...
#داستان_قضاوت
مجلس میهمانی بود…
پیر مرد از جایش برخاست تا به بیرون برود…
اما وقتی که بلند شد،
عصای خویش را بر عکس بر زمین نهاد…
و چون دسته عصا بر زمین بود،
تعادل کامل نداشت…
دیگران فکر کردند که او چون پیر شده، دیگر حواس خویش را از دست داده
و متوجه نیست که عصایش را بر عکس بر زمین نهاده…
به همین خاطر
صاحبخانه با حالتی که خالی از تمسخر نبود،به وی گفت:
...
n style="color: #800080; font-size: medium;">پس چرا عصایت را بر عکس گرفته ای؟!پیر مرد آرام و متین پاسخ داد:
زیرا انتهایش خاکی است!
می خواهم فرش خانه تان خاکی نشود..
مواظب قضاوت هایمان باشیم…
============================
برای کسی که میفهمد،
هیچ توضیحی لازم نیست
وبرای کسی که نمی فهمد،
هر توضیحی اضافه است!
آنانکه میفهمند،
عذاب میکِشند
و
آنانکه نمیفهمند،
عذاب می دهند!
مهم نیست که چه “مدرکی” داریم،
مهم این است که چه “درکی” داریم!
فرم در حال بارگذاری ...
فایل صوتی بوی کربلا
مامِنَّا اِلاَّ مَسمُومُ اَومَقتولُ «هيچک ازماامامان نسيت، جزآنکه مسموم ويامقتول است.» …
با سلام و عرض تسلیت به مناسبت شهادت غریبانه ی امام مسموم حضرت باقر مظلوم (علیه السلام) بر شما و شیعیان آن حضرت
این روزها، آسمان مدینه دیگر بار، در پس غروب غم، کز کرده است. بقیع، دوباره سیاه پوشیده است. و باز زخمی عمیق بر جگر شیعه.
این بار، پنجمین ناخدای کشتی ایمان، او که دریا دریا علم، از سینه اش جاری بود و واژه واژه عشق، از نگاهش سرازیر، او که از کلامش وحی میجوشید و از زبانش باران حدیث میبارید، چهره در خاک کشیده است؛ مظلوم و غریب.
نمیدانم چرا سرنوشت اهلبیت رسول صلی الله علیه و آله و سلم را با اشک و خون گره زده اند؟
کوچک بودی که عطش و آتش کربلای بزرگ جدت را دیدی و با آن نگاه کودکانه گریستی؛ آن هنگام که پدرانت را تشنه کام به خاک و خون کشیدند.
سر حسین علیهالسلام را بر فراز نیزهها به تماشا نشستی، تا به وقتش مراسم مرثیه خوانی صحرای عرفات را برای افشاگری بنی امیه وصیت کنی.
ماندی تا دردها را روایت کنی و حدیث زخم بگویی.
فقه، تا همیشه وامدار روایت توست. دین، تا هماره مدیون مجاهدت توست.
و حالا، این تویی که در آغوش پدر سجاده نشینت در گوشهی بقیع، آرام گرفته ای.(تبیان)
ازکف برفت صبر و نماندش دگر قرار
دين شد تهي زمخزن اسرارکردگار
ازضعف برجبين منيرش عرق نشست
ارکان پنجمين امامت زهم شکست
گاهي زبان به ذکر حق وگه شدي به هوش
ازدل کشيده آه شرربار وشد خموش
صلی الله علیک یا باقر العلوم (علیه السلام)
التماس دعا
فرم در حال بارگذاری ...
صدای سلام پاییز را میشنوی؟
فرم در حال بارگذاری ...
کلاس انشا ...
فرم در حال بارگذاری ...
گر دلش را دارید این نامه غواص شهید درباره دخترش را بخوانید
▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀
پیامی به همسر گرامی و والدین ارجمندم
به دخترم دروغ نگویید!.
نگویید من به سفر رفتهام.
نگویید از سفر باز خواهم گشت.
نگویید زیباترین هدیه را برایش به ارمغان خواهم آورد.
به دخترم واقعیت را بگویید.
...
n style="color: #800080; font-size: medium;">بگویید بخاطر آزادی تو …هزاران خمپاره دشمن،
سینهٔ پدرت را نشانه رفتهاند.
بگویید خون پدرت بر تمام مرزهای غرب و جنوب کشورش؛
پریشان شده است.
بگویید موشکهای دشمن،
انگشتان پدرت را در سومار …
دستهای پدرت را در میمک….
پاهای پدرت را در موسیان…
سینه پدرت را در شلمچه….
چشمان پدرت را در هویزه….
حنجرهٔ پدرت را در ارتفاعات الله اکبر…
خون پدرت را در رودخانهٔ بهمنشیر…
و قلب پدرت را در خونین شهر پرپر کردهاند.
اما ایمان پدرت در تمام جبههها میجنگد.
به دخترم واقعیت را بگویید!.
بگذارید قلب کوچک دخترم ترک بردارد و
نفرت همیشگی از استعمار در آن ریشه ربدواند.
بگذارید دخترم بداند که چرا عکس پدرش را بزرگ کردهاند.
چرا مادر دیگر نخواهد خندید.
چرا گونههای مادر بزرگش همیشه خیس است.
چرا عموهایش، محبتی بیش از پیش به او دارند.
و چرا پدرش به خانه بر نمیگردد.
بگذارید دخترم بهجای عروسک بازی.
نارنجک را بیاموزد.
بهجای ترانه، فریاد را بیاموزد.
و بهجای جغرافیای جهان …
تاریخ جهان خواران را بیاموزد.
به دخترم دروغ نگویید.
نمیخواهم آزادی دخترم، قربانی نیرنگ جهانخواران باشد.
به دخترم واقعیت را بگویید.
میخواهم دخترم دشمن را بشناسد.
امپریالیسم را بشناسد.
استعمار را بشناسد.
به دخترم بگویید من شهید شدم.
بگذارید دخترم تنها به دریای خون شهیدان هویزه بیندیشد.
سلام مرا به دخترم برسانید.
و این اشعار را که نوشتم
برایش نگهدارید که بزرگتر شد
خودش بخواند.
شهیدان زندهاند الله اکبر.
بخون غلطیدهاند الله اکبر.
▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀
شهید شیخ شعاعی از جمله شهدایی است
که پس از گذشت 29 از شهادتش شناسایی شد.
خانواده این شهید ساکن قم هستند.
متولد 1334 در کرمان است و در سال 65
در جریان عملیات کربلای 4 به شهادت رسیده است
پیکر پاک این شهید مردادماه سال 94 در کرمان تشییع شد.
•
•
فرم در حال بارگذاری ...