خدایا ممنونم
خدایا ممنونم
ماجرای آن روز قسمت 4
گلدانهایمان را آب می¬دهم… امروز چه روز قشنگی است… کالانکوایی که دوسال است گل نداده، امروز غنچه زده است… برگ زرد گلها را می چینم. هنوز به مونا فکر می¬کنم. به شیخ صفی. به ساعت 4 بعدازظهر!
صدای دلنشین اذان از مسجد امام علی (علیه السلام) پروازم می دهد به اوج عاشقانه ها… باد صبا هم همراهی می¬کند و رحمتی مضاعف می¬دهد با اذان رحیم! نمازم را می¬خوانم … با چاشنی صلوات و تسبیحات فاطمه زهرا (سلام الله علیها).
صدای بلند ِ راه رفتن همسایه بالایی که از پله ها سه تا سه تا (!) پایین می¬رود، با سرفه های تصنعی اش می¬آید.
ماجرای آن روز قسمت 3
جواب می دهم. صدایی آشنا اما دور… احوالپرسی می¬کند. خاطرات دوران دبیرستان برایم زنده می¬شوند… مونا احمدی… رفیق شفیق اول دبیرستان. باورم نمی¬شود… انقدر با هیجان و خوشحالی حرف می¬زنم که شگفتی را در برگ¬های شمعدانی پشت پنجره می¬توانم ببینم!
مونا دختری خوش حرف وخوش خنده. عینک به چشم و کمی تپل . سال اول دبیرستان ، در ردیف اول کنار هم می¬نشستیم. سال دوم اما از هم جدا شدیم. من ریاضی انتخاب کردم و مونا تجربی. زنگ های تفریح باهم بودیم. یکی از دست¬هایش همیشه مشت می¬شد جلوی دهانش و تند تند حرف می¬زد. آخر جمله¬های شیرینش از ته دل می خندید و ابروهایش مثل علامت تعجب بالا می¬رفتند … با دست دیگر عینکش را که از روی بینی¬اش سـُـر خورده بود پایین، بالا می¬کشید و دوباره حرف می¬زد و می¬خندید… آخ که چقدر دلم می¬خواهد او را ببینم و محکم بغلش کنم…
ماجرای آن روز قسمت 2
سری به آشپزخانه می¬زنم؛ عطر دل انگیز قورمه سبزی داد می¬زند در اوج ِ جا فتادن و خوشمزه شدن است. زیرش را کم ِ کم می¬کنم. کتاب به¬دست به سمت بالکن می¬روم و برای گلدان ها بلند بلند می¬خوانم:
باهربهانه و هوسی عاشقت شده است…
فرقی نمی کند چه کسی عاشقت شده است
ای سیب ِ سرخِ غلت زنان در مسیر رود
یک شهر تا به من برسی عاشقت شده است ….
ماجرای آن روز ! قسمت اول
ساعت نزدیک 10 صبح است. تقریبا همه کارهایم را تمام کرده¬ام. دستکش ها یم را در می¬آورم . خیسی شان را می¬تکانم و از بالای محفظه ظرفشویی آویزانشان می¬کنم تا خشک شوند. بوی شوینده شیمیایی گلویم را می¬سوزاند… کمی آب می-خورم . دست هایم را بو می¬کنم خوشحالم بوی وایتکس نمی¬دهند!!!
تصویری از لحظه عذرخواهی خودجوش کارگران و خانواده آنها از رئیس جمهور
به مناسبت روز جهانی ماما
مامای پیشکسوت اردبیلی به عنوان مامای برگزیده تجلیل شد
ملیحه نوذریان مامای پیشکسوت اردبیلی به عنوان مامای برگزیده ، تجلیل شد. به گزارش خبرنگار ما ، در مراسم گرامی داشت روز جهانی ماما که در اردبیل برگزار گردید رییس دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی ، درمانی استان با اهدای لوح سپاس و هدایایی از این مامای پیشکسوت قدردانی کرد. دکتر قدرت اخوان اکبری در بخشی از این لوح ، ضمن تبریک روز جهانی ماما ( پنجم می 2017 ) و انتخاب شدن نامبرده به عنوان مامای برگزیده ، از احساس مسوولیت وتعهد وی در ارتقای سلامت مادران و نوزادان ، همت والا و زحمات شبانه روزی و صادقانه ایشان قدردانی کرده است.
گفتنی است خانم نوذریان از معدود ماماهای استان اردبیل است که تحصیلات خود را در اوایل دهه 60 در دانشگاه فردوسی مشهد به پایان رساند واز بدو استخدام در شبکه بهداشت و درمان اردبیل تا زمان نایل آمدن به افتخار بازنشستگی که حدود ربع قرن به طول انجامید ، خدمات فاخری در بخش های مختلف آموزشی و درمانی حوزه بهداشت و درمان استان ، ارایه نمود.