اهل بیت از نگاه بانوی تازه مسلمان
خدیجه رشید، بانوی تازه مسلمانی است که از مسیحیت به اسلام هدایت شده است. او در مورد اهل بیت میگوید: «اهل بیت پیامبر (علیهم السلام) انسانهای کاملی هستند. قبل از آن چیز راجع به اهل البیت نشنیده بودم. آنها برای خداوند زحمت کشیدند و در راه او به شهادت رسیدند. با وجود اهل بیت، ما نیاز به هیچ الگوی دیگری در زندگی نداریم. بدون هیچ شک و تردیدی میتوانیم از آنها پیروی کنیم و به آنها تمسک بجوییم. دلیل اینکه من اسم خدیجه را انتخاب کردم این بود که حضرت خدیجه در حمایت از دین بسیار فداکاری کرد و بسیار رنج کشید و من نیز برای مسلمان شدن هزینههای زیادی دادم و سختیهای زیادی را تحمل کردم. ایمان به اهل بیت، زیباترین تجربه زندگی من بود. اولین سفر زیارتی من به شام و زیارت حضرت زینب کبری (علیها السلام) بود. هنگامی که به سمت حرم قدم میزدم و داستان سختیهای حضرت زینب در راه اسلام را یادآوری میکردم، نمیتوانستم حرکت کنم. شروع به گریه کردن کردم و بسیار خوشحال بودم که آنجا هستم.
سفر بعدی من به عمره و زیارت حرم نبوی بود، حرم نبوی پر از آرامش و صفا بود. نگاه به گنبد سبز نبوی بسیار حیرتانگیز بود. و توفیق بزرگی خداوند نصیب من کرده بود. آرزوی بعدی من زیارت امام حسین (علیهالسلام) است که انشاء الله خداوند توفیقش را عنایت کند. اولین محرم زندگیام، تحول زیادی در من داشت. میدیدم که مسلمانان با محبت قلبیای که نسبت به امام حسین (علیهالسلام) دارند، چگونه فعالیت میکنند. به قدری برایم محرم فوق العاده بود که همیشه انتظار محرم سال آینده را میکشم. اولین درسی که من از کربلا گرفتم، ایمان و توکل به خداوند است. کسی که ایمان به خداوند و قضا و قدر الهی داشته باشد، مطمئن است که خداوند بهترین سرنوشتها را برایش رقم میزند و از قدم گذاشتن در راه خداوند هیچ ترس و واهمهای ندارد. یزید که اینگونه جنایات علیه خانواده پیامبر انجام داده است، یقیقناً هیچ اعتقادی به خداوند نداشته است».
فقیهان جهان گرد
زيارت و سياحت زيارت خانه ي خدا و مزار ائمه ي اطهار (عليهم السّلام) و زنده نگه داشتن ياد آنان در دل ها امري است که پيشوايان دين بر آن تأکيد فراوان داشته اند. بدين جهت، فقها و دانشوران نيز توسّل و زيارت را منبع فيض و الهام دانسته و در تنگناهاي زندگي، مشکلات علمي و… از اين وسايط ارتباط با خداوند، بهره ها گرفته اند.
واژه های ممنوعه...
الهی
در آن دم که امواج رنگارنگ گناه زیرکانه در گوش جانم خزید، موج بی رنگ صدایت را در همهمه ی گناه آلود وسوسه ها گم کردم.
من صدای مهربانت را در ابهام ثانیه های غرور و غفلت نشنیدم…
فراموشم شد که هیچ صدایی آشنایی نمی کند با من…
گوش جانم تشنه ی زمزمه های حیات بخش توست؛
«یا سمیع الدعا» مرا حیاتی دوباره عنایت فرما.
………………
الهی
دل خوش باور و ساده ام دستخوش طوفان سهمگین فتنه شد… و من روسیاه آزمونت، قافیه را باختم…
از خاطرم رفت دلی که بوسه گاه ابلیسیان شد، لیاقت بوسه زدن بر خاک پای دوست در او نیست….
الهی، خانه ی دلم، حریم شیطان شد؛
مرا در زدودن ردّ پای ابلیس از حرم خویش یاری فرما.
………………
الهی
در آن دم که پرده چرکین گناه بر چشم و گوش تاریک و خاموشم آویختم، تو را درپس پرده ی بی شرمی هایم جا گذاشتم…
آیا نور ایمان و آمرزشت را چراغ راهم قرار خواهی داد؟
«یا نور المستوحشین فی الظلم»
………………
الهی
در آن دم که سرانگشتان مات و مبهوتم در بی حیایی گناه ماهرانه رقصیدند، مهارت بی بدیلت در آفرینش نقش بکرشان فراموشم شد…
فراموشم شد وعده آفرینش دوباره ی سرانگشتانم… «بلی قادرین علی ان نسوّی بنانه»
من برای گریز از این همه بی حرمتی به سرانگشتان شفابخش تو نیازمندم…
آیا غفلتم را به بزرگواری ات خواهی بخشید؟
………………
الهی
اگرچه نزدیکی به سراب گناه، مرا از سرچشمه ی زلال فیض و رحمتت دور نمود… اما به یقینم رساند که دلدادگی به غیر تو غرق شدن در وحشت طوفانی دریاهاست؛
مرا به مدد مهربانی بزرگوارانه ات از آلودگی غیر خود رها ساز و مصداق واقعی «و انجیناکم» مقرر فرما…
………………
الهی
در آن دم که طعم نیلگون واژه های ممنوعه بر لبهای غافل از نامت مهر ذلت و حقارت نهاد، تنها معجون ِ نام تو بود که آرامش از دست رفته را به من برگرداند که «ألا بذکر الله تطمئن القلوب»
………………
الهی
برای گریز از سلطه و وسوسه های شیاطین به انگشتان مهربان پروردگاری ات نیازمندم…
به حرمت مقرّبین درگاهت یاری ام فرما…
«یا رب العالمین»
به قلم: سریه بضاعت پور (سبزینه)
یک نقطه روشن در زندگی و عاقبت به خیری...
گاهي وقتها يك نقطه روشن در زندگي انسان در يك مواقع خاصي از انسان دستگيري مي كند.
بعضيها كه عاقبت به خير ميشوند، مربوط به همان نقطه روشن در وجودشان مي باشد. اما كسي كه عاقبت به خير نشده و جهنمي مي شود، معلوم ميشود همان نقطه روشن را هم ندارد! روايت هم اين مطلب را تأييد ميكند.
عاشقانه بخوان
نمازهایت را عاشقانه بخوان،
حتی اگر خسته ای یا حوصله نداری،
قبلش فکر کن چرا داری نماز می خوانی و با چه کسی قرار ملاقات داری
آن وقت کم کم لذت می بری از کلماتی که تمام عمر داری تکرارشان می کنی.
تکرار هیچ چیز جز نماز در این دنیا قشنگ نیست.
شهید مصطفی چمران