خوش آمدید.
سلام و خیر مقدم. امید در محضر هم بیاموزیم که اینجا “دارالارشاد” است.
سلام و خیر مقدم. امید در محضر هم بیاموزیم که اینجا “دارالارشاد” است.
اﺳﺘﺎﺩ ﺷﻬﺮﯾﺎﺭ ﺗﺎ 47 ﺳﺎﻟﮕﯽ ﻣﺠﺮﺩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﻋﺸﻖ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﺍﺵ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ
…
در دوران ﺟﻮانی ﻭﻗﺘﯽ ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭﯼ ﻣﻌﺸﻮﻗﺶ ﻣﯿﺮﻩ، ﺑﻬﺶ ﺟﻮﺍﺏ ﺭﺩ ﻣﯿﺪﻥ ﭼﻮﻥ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﻧﺒﻮﺩ !!!
ﻭﻟﯽ ﻭﻗﺘﯽ یک ﺭﻭﺯ، ﺳﯿﺰﺩﻩ ﺑﻪ ﺩﺭ ﻣﻌﺸﻮﻗﻪ ی دوران ﺟﻮانیش ﺭﻭ ﺑﺎ ﻫﻤﺴﺮ ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪﺵ و ﺑﭽﻪ ی
بغلش ﻣﯿﺒﯿﻨﻪ این شعر رو ﻣﯿﮕﻪ:
ﺳﺮ ﻭ ﻫﻤﺴﺮ ﻧﮕﺮﻓﺘﻢ ﮐﻪ ﮔﺮﻭ ﺑﻮﺩ ﺳﺮﻡ
ﺗﻮ ﺷﺪﯼ ﻣﺎﺩﺭ ﻭ ﻣﻦ ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﭘﯿﺮﯼ؛ﭘﺴﺮﻡ
ﺗﻮ ﺟﮕﺮ ﮔﻮﺷﻪ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺷﯿﺮ ﺑﺮﯾﺪﯼ ﻭ ﻫﻨﻮﺯ
ﻣﻦ ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﻫﻤﺎﻥ ﻋﺎﺷﻖ ﺧﻮﻧﯿﻦ ﺟﮕﺮﻡ
ﻣﻦ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻋﺸﻖ ﻧﺮﺍﻧﺪﻡ ﺑﻪ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﻫﻮﺳﯽ
ﻫﻮﺱ ﻋﺸﻖ ﻭ ﺟﻮﺍﻧﯿﺴﺖ ﺑﻪ ﭘﯿﺮﺍﻧﻪ ﺳﺮﻡ
ﭘﺪﺭﺕ ﮔﻮﻫﺮ ﺧﻮﺩ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺯﺭ ﻭ ﺳﯿﻢ ﻓﺮﻭﺧﺖ
ﭘﺪﺭ ﻋﺸﻖ ﺑﺴﻮﺯﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻣﺪ ﭘﺪﺭﻡ
ﻋﺸﻖ ﻭ ﺁﺯﺍﺩﮔﯽ ﻭ ﺣﺴﻦ ﻭ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﻭ ﻫﻨﺮ
ﻋﺠﺒﺎ ﻫﯿﭻ ﻧﯿﺮﺯﯾﺪ ﮐﻪ ﺑﯽ ﺳﯿﻢ ﻭ ﺯﺭﻡ
ﺳﯿﺰﺩﻩ ﺭﺍ ﻫﻤﻪ ﻋﺎﻟﻢ ﺑﻪ ﺩﺭ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺍﺯ ﺷﻬﺮ
ﻣﻦ ﺧﻮﺩ ﺁﻥ ﺳﯿﺰﺩﻫﻢ ﮐﺰ ﻫﻤﻪ ﻋﺎﻟﻢ ﺑﻪ ﺩﺭﻡ
ﺗﺎ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﻭ ﺩﺭﺵ ﺗﺎﺯﻩ ﮐﻨﻢ ﻋﻬﺪ ﻗﺪﯾﻢ
ﮔﺎﻫﯽ ﺍﺯ ﮐﻮﭼﻪ ی ﻣﻌﺸﻮﻗﻪ ﯼ ﺧﻮﺩ ﻣﯽﮔﺬﺭﻡ
♡♥♡♡♥♡
♡
یالثارات بارها به عنوان یك مفروض این مسئله را طرح كرده است كه دلیل پرداختن به اشكالات اساسی جاری «خندوانه» این است كه سازندگان آن به دلایل نامعلومی، در یك فرایند تدریجی سعی كردهاند، این برنامه را با آرایه های مذهبی، تلفیق كنند.
سایت انصار حزب الله به برنامه خندوانه اعتراض کرد نوشت: متن پیش رو در برگیرنده یكی از انتقادات مكتوب نوبهای یالثارات به عملكرد رسانه ملی و البته چندمین نقد این هفته نامه به برنامه «خندوانه» است؛ برنامهای که این روزها از روانشناس و مداح، روحانی و دكتر، وكیل و استاندار و… سازندگان آن را با القابی چون مجاهد فی سبیل الله و مبتكر تحولخواه و بانی شادی در مملکت به ماتم نشسته(!) می ستایند.
یالثارات بارها به عنوان یك مفروض این مسئله را طرح كرده است كه دلیل پرداختن به اشكالات اساسی جاری «خندوانه» این است كه سازندگان آن به دلایل نامعلومی، در یك فرایند تدریجی سعی كردهاند، این برنامه را با آرایه های مذهبی، تلفیق كنند.
حضور مناسبتی، روحانیون ، مداحان و… قرار دادن بیلبورد یا صاحب الزمان ادركنی در تیتراژ پایانی این برنامه، تنها اقدامات مقدماتی و البته حرفهای برای مشروعیت بخشی به محتوای خندوانه محسوب میشود كه میتوان بدعتگذار آن را «رشید پور» در آخرین برنامه مفتضح «كی شبیه كیه» دانست. او درحالی به دنبال نمایش كلوز آپ و هدفمند چهره ناموس مسلمانان از زوایای مختلف مورد انتقاد جدی هیئت نظارت بر صدا و سیما قرار گرفته بود كه در قسمت پایانی برنامه با دعوت از امام جماعت یكی از مساجد اسلام شهر كه ظاهرا شبیه «محسن رضایی» بود، تلاش كرد تا با بیان احادیث جهت دار و یك سویه از زبان آن روحانی، جامعه منتقد خود را افراطی و تندرو جلوه دهد.
البته مقابله به مثل خام و دیر هنگام «رشید پور» نتوانست بقای برنامه او بر آنتن سیما را ضمانت كند، اما به نظر می رسد، آن اقدام، یك ایده خوب برای كل سازندگان برنامههای هجو باقی گذاشت كه البته «خندوانه» نیز در همان زمره قرار می گیرد.
كسانی (منظور افراد متعهد است) كه از «خندوانه» دفاع میكنند، یا به طور بخشی این برنامه را نظارهگر بودهاند و یا آنكه در یك رودربایستی آشكار كه به مناسبت دعوت آنان در برنامه بوده است به مجیز گویی «رامبد جوان» مشغول شده و جایگاه او را تا حد یك ناجی برای جامعه غم زده و نیازمند شادی بالا برده اند. حتی مداحی كه «رامبد جوان» را مجاهد راه خدا خطاب كرده بود در این باره می گوید: «من حدود یک ماه پیش با ایشان تماس گرفتم و گفتم به نظر من تو مجاهدی در راه خدا(!!) من چون برنامهات را کامل ندیدم نمیتوانم راجع به همهاش اظهارنظر کنم…»
ادلهای برای دفاع
در این میان ممكن است نگاه ظاهر بین، اقداماتی نظیر كمپین یك قطره آب، طرح مشكلات معلولین ذهنی، خندیدن در مترو و… در برنامه خندوانه را مستندی برای باطل دانستن نقد نقادان اعلام كند. اما ما پیش از این هم به این مسئله اشاره كرده بودیم كه دعوی یالثارات بر سر مغلطههای خطرناكی است كه در لابلای ، اقداماتی از این دست زرورق پیچ می شوند، نهادینه میشوند و بعد از یك فرایند بلند مدت در زمره منكراتی قرار میگیرند كه تبدیل به معروف شده و هیچ قدرتی یارای نهی از آنان را نخواهد داشت.
بنابراین حتی یك نگاه سطحی به روند اجرای «خندوانه» حاكی از این است كه علیرغم تبلیغات دائمی دین در این برنامه، سازندگان آن یا اساسا با مبانی دینی بیگانه اند و یا آنكه آن را نادیده می انگارند. بینندگان به كرّات دیدهاند كه در این برنامه توصیه می شود، فارغ از همه غم و غصه های پیرامونی، بی هدف قهقهه بزنید، زیرا علم ثابت كرده كه … انصافا كدام یك از روحانیون و مداحان مدعو در این برنامه كه قطعا ناظر به این فرایند پرتكرار در آن بوده اند، این فرمایش رسول اکرم صلوات الله علیه را گوش زد كرده اند كه: «خندة زیاد دل را می میراند»؟!
رواج های اختلاط ها در خندوانه
این حدیث پر معنا بر این نكته تاكید دارد كه مسلمان نباید به رخدادهای اطراف خود بی تفاوت باشد، حال آنكه فلسفه خندیدن آنچنانی در خندوانه بر مبنای تفسیر مجریان آن ، تبدیل كردن مردم به «الکی خوش های دوران» است كه بی تفاوت نسبت به هر چیزی بیهوده می خندند. البته این كار تئوریك در كنار سوال مجری برنامه از مدعوین كه حاضرند برای شادی مردم چه كار كنند در لفافه اغماض قرار گرفته است.
بی اطلاعی یا نادیده انگاری سازندگان «خندوانه» از امور مذهبی، در سوالاتی متجلی می شود كه از میهمانان می پرسند و پاسخ آن را به عنوان یك جواب مشروع پخش میكنند. مثلا از یك هنرپیشه فیلم های دختری – پسری سوال می شود كه وقتی حالش خوب نیست چه می كند و او می گوید كه مقابل تلویزیون دراز می كشد و كانال عوض می كند! یا از فلان هنرپیشه می پرسند كه آیا به مرگ فكر می كند و او در پاسخ می گوید كه اصلا!… یا آنكه به كرّات از سوی مدعوین در پاسخ به همین سوال پرتكرار شنیده شده كه از مرگ ترسی ندارند!
یكی دیگر از روندهای جاری كه حكایت از بیگانگی مجری و سازندگان برنامه با شعائر دینی دارد، نحوه تعامل شخص «رامبد جوان» و افراد حاشیه ای این برنامه با زنان نامحرم است. به عنوان مثال بد نیست كارشناسان دیدنی اختلاط مجری با یكی از شخصیت های زن یك سریال مناسبتی ماه رمضان كه اخیرا از «خندوانه» پخش شد را بازبینی كنند و در مورد آن نظر بدهند. یا مثلا در برنامهای كه یك زن و شوهر هنرپیشه، مهمان آن بودند، «خندوانه» در مورد شخصیت و رفتار هنر پیشه زنِ میهمان، از یك هنر پیشه مردِ نامحرم كه در سریال طنز مهران مدیری (درحاشیه) ایفای نقش می كرد سوال میپرسید و او با لحن و حالت زنندهای كه حكایت از وضعیت خیلی خودمانی با ناموس یك مسلمان داشت درباره مهربانی و صفاتِ خوبِ هنرپیشه زنِ مورد اشاره ما، سخن می گفت.
دلیل اینگونه روند سازی ها از بی غیرتی مردان نسبت به همسرانشان كه كاملا در تضاد با آیات و روایات اسلامی سازماندهی شده اند، در بهترین حالت فقدان هر گونه درک دینی در قاموس سازندگان است و یا آنكه متاسفانه باید گفت بر اساس تجربه های تلخ پیشین نشانه ای از یك جریان مخرّب خزنده جدید در سیمای جمهوری اسلامی ایران است.
فلسفه اشتباه
یكی دیگر از جنبه های مشروعیت بخشی نَرم به اعمال غیر دینی، كه اتفاقا آزار دهندهترین روند جاری در خندوانه نیز محسوب می شود، الگو سازی است كه این برنامه برای زنان محجبه جامعه در پیش گرفته است. همانطور كه پیش تر نیز اشاره شد، واقعا این یك رویه مشكوك محسوب می شود كه سوال قابل تاملی را در پی خود دارد. هدف «رامبد جوان» از شركت دادن فعال زنان و دختران چادری در این برنامه التقاطی چیست؟!
به نظر می رسد این اقدام غلط در بهترین حالت ریشه در این فلسفه اشتباه دارد كه طی سالهای بعد از پیروزی انقلاب از سوی برخی صاحب نظران دینی برای توجیه مسئله حجاب در سطح گسترده ای رواج داده شد. این طیف، طی سالها تلاش برای مقابله با هجمه به حجاب، این نظریه را با حجم بالایی گسترش دادند كه «حجاب محدودیت نیست». کج فهمی و سوء استفاده از این استدلال غلط، مبنای یله و رها کردن زنان در هر سطحی از جامعه اسلامی، بدون هیچ قید و شرطی بوده است.
تنها بخشی از صدمات ناشی از عملیاتی سازی این نظریه كه با بهانه اعاده حقوق زنان اتفاق افتاده، از هم پاشیدگی خانواده هایی است كه بخشی از زنان شاغل در بیرون از منزل را گرفتار روابط غیر شرعی ساخته است… یالثارات در این نوشتار، قصد ورود به این مبحث پردامنه را ندارد و مجددا به چارچوب «خندوانه» باز می گردد. زیرا اعتقاد بر این است كه برنامه هایی از این دست به دلیل كسب جایگاه بالا در بین مخاطب عام یك سَر پُلِ مهم برای نابودی هر آنچه در جامعه باقی مانده است محسوب می شوند. این دیدگاه از این منظر اهمیت می یابد كه خود رسانه ملی ذاتا یك ابزار مشروعیت بخش محسوب می شود. رسانه ای كه طی ۳۶ سال گذشته به عنوان یك ابزار حكومتی ، اطمینان جامعه را به خود جلب كرده است.حال آنكه برنامه ای مثل خندوانه به شكل مضاعف در حال مشروعیت بخشی تدریجی به منكرات و جا زدن آن در قالب معروف است.
حركات موزونِ زنان و دختران
«رامبد جوان» در حالی موفق شده نمایش حركات موزونِ زنان و دختران (تاكید بر قشر چادری) را حداقل به عنوان یك هنجار تصویری در خندوانه جا بیاندازد كه شواهد حكایت از تداوم و تسری این روند در برنامه او دارند.
ممكن است مخاطبان یالثارات، برنامه شب سه شنبه۱۳مردادماهِ خندوانه را شاهد بوده باشند كه مدعوین آن را قهرمانان زورخانه ای و رئیس فدراسیون ورزش های پهلوانی تشكیل میدادند. در واقع برنامه شب سه شنبه ۱۳مرداد ماه به عنوان جدیدترین بدعت «خندوانه»، انگیزه یالثارات برای نقد دوباره این برنامه خطرناك محسوب می شد كه شاید بهتر بود در مدخل این گزارش به آن پرداخته می شد.
مخاطبان «خندوانه» شاهد بودند كه همه مدعوین همراه با «رامبد جوان» و زوج هنری او ، یك گود زورخانه را با همه ابعاد اجرایی آن در استودیوی خندوانه شبیه سازی كردند. با این تفاوت كه برای اولین بار زنان (با تاكید بر زنان محجبه چادری) در زمره تماشاچیان بیرون گود قرار داشتند. شاید توصیف این صحنه در وهله اول خالی از اشكال به نظر برسد، اما وقتی كار به وصف هیبت ظاهری مدعوین ، رامبد جوان و زوج هنری او می رسد، كار كمی بیخ پیدا می كند.
بیغیرتی و حرام در زرورق صلوات
در خندوانه شب سه شنبه ۱۳مردادماه ، شاهد بودیم كه آقایان پهلوان با همان پوشش سنتی زورخانهای كه بر اثر آن بخش هایی از پا و دستان آنان را در معرض عریانی قرار داده بود در مقابل زنان نامحرم به اجرای برنامه پرداختند. البته یالثارات به این حكم واقف است كه حدود شرعی برای مردان در این نوع پوشش رعایت شده بود، اما مسئله اینجاست كه طبق احكام مكمل دیگر، نگاه به بخش هایی از بدن مردان كه به دنبال استفاده از همین پوشش شرعی، عریان ماندهاند برای زنان نامحرم به طور مستقیم حرام است.
مخاطبان یالثارات به خاطر دارند كه اساسا حكم محوری مراجع در رابطه با حرمت ورود زنان به ورزشگاه ها، همین مسئله نگاه كردن به بخش های عریان بدن مردان نامحرم بود. مسئلهای كه در لابلای هوچی گری غائلهگران، مغفول باقی ماند و متاسفانه جمعی از رجال منتقد نیز بدون توجه به آن، برای توجیه مخالفت خود با ورود زنان به ورزشگاه ها صرفا به استدلال های مدنی در این رابطه اكتفا كردند. حالا «خندوانه»، در یك برنامه تلویزیونی، ناموس مسلمانان را به ارتكاب در این حرام قطعی ، مشغول كرده و در فرایند تغییر هنجاری خود، آن را به خورد مخاطب داده است.
نكته بد ماجرا كه طبق معمول به عنوان زرورق طلایيِ پوشش دهنده اینگونه اعمال در برنامه «خندوانه» ملازم آن بود، جوّ مذهبی بود كه بواسطه كلام مرشد، ذكر دعای نادعلی و نیز دعای پایانی برنامه، برخندوانه عارض شده بود.
هرچند در مورد سطح سواد دینی و انگیزه برنامه سازان در خندوانه باید دچار تردید بود اما این سوال از «فرهاد طلوع کیان» رئیس فدراسیون ورزش های پهلوانی كه در میانه این مجلس حرام ذكر نادعلی گرفته بود جای دارد كه آیا این ماجرا و روایت معروف از امیر المومنین علی علیه السلام به گوش وی رسیده است؟!
روزی به امیرالمومنین علی علیه اسلام اطلاع دادند ، زنان کوفه در مراکز تجاری و بازار رفت و آمد دارند، و شخصاً به خرید و فروش می پردازند، ایشان در یک سخنرانی خطاب به مردم کوفه فرمود:
أما تَستَحیُونَ وَ لا تُغارُونَ وَ نِسائُکُم یِخرُجنَ إلی الأسواقِ وَ یُزاحِمنَ العُلُوجَ
«آیا حیاء ندارید؟ و غیرت نمی ورزید که زن های شما به بازارها می روند و با جوانان قوی و خوش هیکل روبرو می شوند.؟» (۱)
این گزارش نیز همچون سایر موارد در حالی به نظر مخاطبان می رسد كه امیداوریم در این شلم شوربای آخر الزمانی كه همه چیز دستخوش وارونگی است ، حداقل مسئول غیوری پیدا شود و راه این روند باطلِ خوش بر و رو كه با آرایه های مذهبی بزك می شود را بگیرد.
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «سیمرغ » لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
امروز یادتون نره….
←یه دختر هم بود که باید بهش تبریک بگیم…. ←
اونم بابا نداشت….
رقیه جان روزت مبارک….
رئیس جمهور محترم
توهین به شما یعنی توهین به کشور و ملت
چرا از یک حرف منتقد دلسوز داخلی خاطرتون رنجیده میشه
توبیخ و نتبیه و تعطیل میشن !
ولی به این مسائل عکس العملی نشان نمیدید ؟
این تصویری از بقیع است…
شب که می شود…
نه چراغیست…
نه شمعی…
نه عزاداری…
نه دسته می آید به صحن…
نه مشکی پوش می شوند…
نه خدّام شام غریبان می گیرند…
رفتیم بیمارستان،
دو روز پیشش ماندیم.
دیدم محسن رضایی آمد و فرمانده های ارتش و سپاه آمدند و کی و کی.
امام جمعه ی اصفهان هم هرچند روز یک بار سر می زد بهش.
بعد هم با هلی کوپتر از یزد آوردندش اصفهان.
هرکس می فهمید من پدرش هستم،
دست می انداخت گردنمو ماچ و بوسه و التماس دعا.
من هم می گفتم:
.
« چه می دونم والا ! تا دوسال پیش که بسیجی بود. انگار حالا فرمانده لشکر شده. »
.
تو جبهه هم دیگر را می دیدیم. وقتی برمی گشتیم شهر، کمتر
همان جا هم دو سه روز یک بار باید می رفتم می دیدمش.
نمی دیدمش، روزم شب نمی شد. مجروح شده بود.
نگرانش بودم. هم نگران هم دلتنگ.
نرفتم تا خودش پیغام داد.
.
« بگید بیاد ببینمش.دلم تنگ شده. »
.
خودم هم مجروح بودم.
با عصا رفتم بیمارستان.
روی تخت دراز کشیده بود.
آستین خالیش را نگاه می کردم.
او حرف می زد، من توی این فکر بودم
.
« فرمانده لشکر ؟ بی دست؟ »
.
یک نگاه می کرد به من، یک نگاه به دستش، می خندید.
می پرسم :
« درد داری ؟ »
می گوید « نه زیاد.» .
می خوای مسکن بهت بدم؟ .
- نه.
می گم « هرطور راحتی.» .
لجم گرفته.
با خودم می گویم
« این دیگه کیه ؟ دستش قطع شده، صداش در نمی آد.»
.
شُهدا را یاد کنیم حتی با یک صلوات
.
شهدا شرمنده ایم