آرمیتا خانم روزت مبارک
25 مرداد 1394
حسابش رفته از دستم كه امروز
دُرُس چن روزه نیستی دیگه پیشم
دُرُس چن روزه دور از چشم مامان
با قاب عكس تو هم گریه میشم
دُرُس چن روزه كه عطر سلام ت
نپیچیده یه بارم توی خونه
كه رو لبخند تو، تو قاب عكست
میریزه اشكای من دونه دونه
كدوم دستی تو رو از من جدا كرد؟
الهی كه…الهی كه بمیره
مامان میگه دعاهام مستجابه
مامان میگه كه آه من میگیره
همه میگن كه این كارا همیشه
كار روباه پیره، كار گرگه
توی نقاشیام رنگش سیاهه
همه میگن یه شیطون بزرگه
بابا غصه نخور، این درد دل بود
توی نقاشیام فردا قشنگه
نگه دار تا همیشه خنده هاتو
بدون فردای آرمیتا قشنگه
محمد مهدی سیار