«ژاکلین ذکریای ثانی» چطور «زهرا علمدار» شد؟
28 شهریور 1394
در خواب دیدم در بیابانی برهوت ایستاده ام، دم غروب بود. مردی به طرفم آمد و رو به من گفت: « زهرا ... بیا ... بیا... می خواهم چیزی نشانت بدهم.» با تعجب گفتم: «آقا ببخشید ... من زهرا نیستم ... اسم من ژاکلین ...»، بیشتر »
نظر دهید »