جایی برای گریستن....
17 آذر 1394
سنگینی بغضهایم را بر شانه های بی بالم می فشارم
تاب بی بالی ندارم…
پرواز می خواهد دلم ای خدا…
بالی میخواهم برای گریز از این همه سنگینی
چشمهای خشکیده و بغضهای فرو بلعیده!
باران می خواهم ای خدا
جایی میخواهم برای گریستن…
“یا مقلب القلوب والأبصار”
حرمی نصیبم فرما
……………
خلوت حنجره ام تشنه ی فریادی است نا آرام
سیرابم کن ای خدا
ای شنونده ی ناگفتنی ترین دردها
ای بزرگ…. ای همیشه در همه جا
مرا به آرامش وصف ناپذیرت میزبان فرما
…………….
فرصتی دوباره میخواهم برای پرواز
اوج نمی خواهم…
نقطه ی عطفی عطایم فرما
ای والای بی همتا
به قلم: سریه بضاعت پور (سبزینه)