اولین سیلی خدا به انسان چه بود؟!
فرم در حال بارگذاری ...
ابتکار جالب یک رستوران در وقت نماز
فرم در حال بارگذاری ...
بازسازی صحنه بازداشت ملوانان آمریکایی در راهپیمایی 22 بهمن 94
فرم در حال بارگذاری ...
اگر همه چیز خریدنی بود...
فرم در حال بارگذاری ...
به چهره هاشان خوب بنگرید .. همه مبتلا هستند!
بسیار زیبا
دوست عزیز از حضور شما در وبلاگمان خوشحال می شویم!
فرم در حال بارگذاری ...
تقدیم به شهدای سرمای سوزان بهمن ماه
خبرگزاری شبستان: مربی پرورشی آموزشگاه سمیه، گفت: اولین سرود انقلابی و حماسی تولید بومی شهرستان نیر از توابع استان اردبیل با عنوان «قیشدا بهار» با موضوع پیروزی انقلاب اسلامی در مراسم جشن انقلاب این شهرستان اجرا خواهد شد.
...
سریه بضاعت پور، مربی پرورشی آموزشگاه سمیه به خبرنگار خبرگزاری شبستان در اردبیل گفت: سرود انقلابی و حماسی «قیشدا بهار» با شعری از حجت الاسلام والمسلمین شیخ حمزه بضاعت پور اردبیلی (پدر غواص شهید اکبر بضاعت پور) و با هم آوایی دانش آموزان آموزشگاه راهنمایی تحصیلی دخترانه سمیه نیر در این شهرستان تولید شد.
وی با اشاره به اینکه این اثر به مناسبت سی و هفتمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و به زبان ترکی تولید شده است، تصریح کرد: این اثر امروز (21 بهمن) برای اولین بار با همخوانی دانش آموزان آموزشگاه راهنمایی تحصیلی دخترانه سمیه در مراسم جشن انقلاب این شهرستان برگزارخواهد شد.
مربی پرورشی آموزشگاه سمیه و کارگردان هنری این اثر، با بیان این مطلب که فریبا گله دار مدیر آموزشگاه سمیه کمک فراوانی برای فراهم شدن امکان آفرینش اثر کردند، اظهار داشت: محمدرضا نوذریان از مدرسان برجسته دانشگاه در تنظیم و گروه موسیقی «روح افزا»ی اردبیل در آهنگ سازی این اثر همکاری سازنده ای با آموزشگاه داشتند.
سریه بضاعت پور با اعلام این مطلب که سرود «قیشدا بهار» به عنوان اثر متفاوت فرهنگی - هنری شهرستان نیر شناخته می شود، یادآور شد: تولید آثار فرهنگی به ویژه سرود های انقلابی می تواند نوجوانان و جوانان را به سمت هنر انقلابی سوق دهد و آنها را با فرهنگ انقلابی کشور بیشتر آشنا سازد.
منبع: خبرگزاری شبستان
فرم در حال بارگذاری ...
نونواها بابت اینا پول میدن...
دوران دانشجویی نان سنگک گرفته بودیم و میآمدیم طرف خوابگاه که متوجه شدیم چند تا سنگ به نانها چسبیده!
...
مصطفی سنگها را کند و برگشت سمت نانوایی!
وقتی تعجب ما را دید، گفت: «بچه که بودم یک بار نون سنگک خریدم، چند تا سنگ بهش چسبیده بود، خونه که رسیدم بابام سنگها رو جدا کرد داد دستم و گفت: برو بده به شاطر، نونواها بابت اینا پول میدن…».
(مجموعه یادگاران - شهید احمدی روشن)
جالب بود.
فرم در حال بارگذاری ...