مگر همین یکی دو روزه تحریم شدیم؟
این جمله ایست که از محمد خاتمی شنیدم :!!!!
مملکت بمب اتم میسازه، سختی اش رو ما باید بکشیم!!!
این را نیز از ابتکار شنیدم معصومه ابتکار:
هم چرخ سانتریفیوژها باید بچرخد هم چرخ زندگی مردم…..
و این هم جمله ایست از یک پزشک:
انقلاب خوب بود اما این تحریم بده!!!
علت این دو جمله گرانی سکه و ارز بود و کمبود دارو و برخی اقلام بیمارستانی و …
لفظ ” تحریم” را این روزها برای کمبود هر چیزی می شنوم…سالهاست که همه ساکن همین خاکیم و هیچکداممان هم از سیاره دیگری نیامده ایم…حداقل در این بیست و دو سه سالی که از خدا عمر گرفته ام، فهمم شده که در این کشور، هفتاد و پنج میلیون کارشناس مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فوتبال و داوری داریم!!! همه ما آگاهانه و غیرآگاهانه در مورد هر مسئله ای اظهار نظر میکنیم.
چندوقت پیش کسی نظری از من خواست و من گفتم کارشناس مسائل اقتصادی نیستم و او گفت نیاز نیست کارشناس باشیم، لازمه فهم درستی از مسائل داشته باشیم…
واقعا همه ما این فهم رو داریم؟
اگر داریم چرا در ظاهر مسائل مانده ایم و تا توجیهمان نکنند به باطن آنها پی نمی بریم؟
چرا باورمان می شود اگر دستکش یکبار مصرف در بیمارستان محل کارمان کمیاب شده و کم کم با مشکل دارو هم روبرو می شویم همه آن به خاطر تحریم است؟ مگر غیر از این است که بیش از سی سال است که تحریمیم؟
چرا باورمان می شود که اگر تحریمیم به خاطر قدرت هسته ای شدنمان است و بمب اتم نداشته مان؟
من ساده که فکر می کنم دستکش تحریم است! دستکشی که روی جعبه اش حک شده:
MADE IN MALAYSIA!!!
چرا به مغزم خطور نمی کند که : بشر ساده لوح! مالزی انقدرها هم روابط تیره و تاری با ما ندارد که تحریم کند ما را! داستان مالزی با بعضی اعضای اتحادیه اروپا و امریکا فرق دارد!! بشر! ما در اوج جنگ تحمیلی و تحریم و تنهایی مان سلاح تامین میکردیم با واسطه! یعنی امروز با این همه برو و بیا و نمایش قدرت در اجلاس نم نمی توانیم نیازهای حداقلی درمانی مان را تامین کنیم، با واسطه و بی واسطه؟!
داروهایی که در انحصار امریکا و اسرائیل و .. است تا همین دیروز کم نبود! مگر همین یکی دو روزه تحریم شدیم؟
نگویید اقلام جدیدی به لیست تحریم ها اضافه شده اند که باور نمی کنم امریکا با تمام دشمنی هایش قبلا دارو را از ما دریغ نمی کرده!
شعار مضحک حمایت از حقوق بشرشان را بارها دیده ایم!
این وسط فهم من یکی دارد بیجک می گیرد که حق با مصلحی است! این وسط بعضی ها دارند از آب گل آلود ماهی می گیرند و می خواهند وضع را بدتر کنند! نمی خواهند مردم روی آرامش را ببینند…همان هایی که با استکبار و اعراب مرتجع می خواهند علیه ما جنگ احزاب به راه بیندازند…
باور کنیم گرانی طلا و ارز و تحریم و…همه ماجرا نیست.
مگر ما همان ملتی نیستیم که امام(ره) گفت: از مردم حجاز در عصر رسول خدا برتریم؟
مگر ما همان ملتی نیستیم که سال های پر حادثه را از سر گذراندیم؟
همان ملتی که تکیه بر حماسه سرخ حسینی دارد و چشم به آینده سبز موعود؟
اقدامات عجیب دولت اسلام هراس!
به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ دولت چین در ادامه سیاستهای اسلام هراسانه خود در این کشور اعلام کرد ارسال هرگونه پیامک و یا پیام اینترنتی دینی در استان سین کیانگ (اویغورستان) تا ۵ هزار دلار جریمه خواهد داشت.
براساس این گزارش، دولت چین طرحی را تصویب کرد که بر اساس آن برای ارسال هرگونه پیامک دینی و یا پیام اینترنتی که مضمونی دینی داشته باشد شهروندان مسلمان اویغورستان و اورومچی مجبور به پرداخت جریمه نقدی شوند.
دولت چین مدعی است که این گونه پیامها باعث از بین رفتن وحدت ملی و ضربه زدن به ملیت چینی میشود. با توجه به همین موضوع دولت میتواند از ارسال کنندگان چنین پیامهایی بین ۵ تا ۳۰ هزار یوآن (۳۰ هزار یوآن معادل ۵ هزار دلار میشود) دریافت کند.
چند هفته پیش نیز دولت چین در دوره جدیدی از اقدامات ضد اسلامی خود در منطقه ترکستان این کشور اعلام کرده است که باید تمام کلاسهای قرآن و احکام خصوصی موجود در این منطقه تعطیل شود.
به استناد رسانههای دولتی چین، دولت این کشور در آخرین اقدام خود ۲۶ کلاس خصوصی قرآن را کشف کرده است که در رابطه با آن ۳۵ نفر حبس شدهاند. پلیس چین اعلام کرده است که با کشف این کلاسها که اقدام به آموزشهای دینی غیرقانونی میکردهاند ۱۹۰ کودک مسلمان چینی را از آموزشهای زیان آور حفظ کرده است.
دولت چین از چندین سال گذشته با بیان اینکه هدف از اقدامات خود مقابله با گروههای تندرو و نیز تجزیه طلبان است دست به اقدامات ضد اسلامی فراوانی زده است که آخرین مورد آن اعلام ممنوعیت روزه در ماه مبارک رمضان و مقرر کردن جریمه و مجازات برای آن بود.
همچنین زنان مسلمان چینی نیز از داشتن هرگونه حجاب اسلامی منع شدهاند.
در اقدامی عجیبتر دولت چین اعلام کرده است که دانش آموزان مسلمان نه تنها در محیطهای اجتماعی بلکه در خانه نیز حق انجام هیچ گونه اعمال مذهبی ندارند و در صورت کشف این عمل آنها نیز جریمه خواهند شد.
……………
پایان پیام/ ۲۱۸
از پروژه اندلسیزاسیون در جامعه ایران چه می دانید؟
◄ نشریه گستر گاف:
در ایران بمب اتم کار ساز نیست .تنها راه متوقف کردن ایران انفجار بمب جنسی است.
◄ پروژه اندلسیزاسیون (اندلسی سازی) در جامعه ایران:
اسلام یک بار در طول تاریخ عقب نشینی کرده، آن هم از اندلس بوده است. اسلام هرجا رفته تثبیت شده و باقی مانده به جز اندلس«اسپانیا»
چــــــــــرا؟؟؟
آیا تاریخ تکرار میشود؟؟؟
در اندلس اسپانیا دختران مسلمان بزک کردند.
<<< آیـــا تاریخ در حال تکرار است؟ >>>
جامعه ای که حیا و مهربانی و دلرحمی در آن تضعیف شود یک قربانی آماده برای شیاطین است !
✔هرگاه بخواهد کشور و ملتی را نابود کنند از دختران و زنانش شروع میکنند
برای این تمدن حیا مطرح است حیا…..
همفر « جاسوس انگلیسی در کتاب خاطراتش ب نقل قول از یکی مسئول انگلیسی »: :
【همانطور که توانستیم اندلس را از مسلمانان بازپس بگیریم، روزی خواهیم توانست که امپراطوری اسلامی را هم مضمحل کنیم. او درباره شیوه پسگیری اندلس گفته است: ما با استفاده از زنان (فاحشه) و شراب توانستیم آنها را فاسد و سست کرده و شکست بدهیم!】
┘◄ رهبر انقلاب اسلامی: سیاست امروز سیاست آندلسی کردن ایران است
6 فروردین .1381
من یک افراطی هستم!
به تو مدیونم....
(سید شهید میر احمد موسوی: نفر دوم از سمت چپ)
تقدیم به روح بلند و ملکوتی سیدشهید میر احمد موسوی
و همسر بزرگوارش که در اوج جوانی در غم فراق همسر بر اثر بیماری دار فانی را وداع گفت…
و به دو دخترانشان که در کودکی پدر و مادر خود را از دست دادند…
و به تینا، نوه ی شهید که قصه های پدربزرگ را از مادری خواهد شنید که در پنج ماهگی بابای خود را از دست داد…
به تو مدیونم…
و به مادری که با چشم های گریان، روشنی آب را با اشک و آه به گرد راه سپرد …
به تو مدیونم…
و به همسری که با آرزوهای ناتمام، سایه ی سیاه بی کسی بر تن بخت جوان پوشاند… داغدار یار شد و به سوگ نشست…
درد فراق بر روح و جانش ریشه کرد و بی درنگ به دیدار یار شتافت…
به تو مدیونم…
و به پدری که در غم بی پسری دلش شکست؛ کمرش خم شد اما خم به ابرو نیاورد و با صدای گرفته گفت: “فدای علی اکبر تو یا حسین…”
به تو مدیونم…
و به لبخندهای معصوم دختری که زبان به شیرینی “بابا” تر نکرده، تلخی بی پدری کامش را آزرد و گیسو به انگشتان مادر نسپرده، سر یتیمی به نوازش دست¬های منت دار سپرد.
به تو مدیونم…
و به احساس کودکانه ی تینا
که حس مبهم پدربزرگ را تنها در لابلای تبسم قاب شده ی سیدی شهید جستجو خواهد کرد…
من به تو مدیونم…
به تو
و به آرزوهای قشنگی که پشت خاکریزها جا گذاشتی….
تو جوان بودی، مثل من… مثل ما
آرزوهایت را اما
به حرمت خاکمان به آسمان بخشیدی…
لبخند شیرین کودک پنج ماهه و نگاه های نگران مادر و آرزوهای برباد رفته ی همسر را پشت همین خاکریزی جا گذاشتی که من از آن به آرزوهای دور و دراز خود می اندیشم.
به تو مدیونم…
و به شانه های شهر که روی آن به خانه برگشتی….
اگرچه دچار روزمرگی زندگی شده ایم
اما
قول شرف می دهم ای شهید
تا پای جان به پای آرمان های مقدست هستیم…
ایمان دارم آنچه بر شانه های جوانان سرزمینم نور و گرما و حیات بخشیده، همان گل خورشیدی است که از خون تو در التهاب آتشین شلمچه سیراب گردیده است.
من، ما، همه ی شرافت و بودن و هستی مان را به تو مدیونیم…
به قلم: سریه بضاعت پور (سبزینه)
مقتدر مظلوم من....
رهبرم را خارج از مرزها بیشتر میشناسند!!
رهبری که در ایران همچنان مظلوم است…مقتدر مظلوم من..
امامم قول شرف میدهیم که نگذاریم کربلا تکرار شود…
سفارش شهید مدرس
شخصي دائم به مدرس مراجعه و اصرار مي نموده که ايشان سفارش کنند که فرماندار يکي از شهرستانها شود. اين مراجعه و اصرار آن قدر ادامه داشت که بالاخره شهید مدرس روي تکه کاغذي مي نويسد:
وزير کشور.
حامل نامه از مزاحمين من و همکار شماست !
يکي از گردنه ها را هم به ايشان واگذار کنيد!