به جیب پیراهنش اشاره کرد....!!!
07 آذر 1394
▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀
برادر مجروحی را به اورژانس مستقر در فاو آوردند، ترکش در چند سانتیمتری قلب او خانه کرده بود، او داشت آخرین لحظات عمر خود را سپری میکرد،
دیدن لحظات جان کندن او برایم سخت و ناگوار بود، هیچ وسیلهای برای جراحی نداشتم و انتقال او به پشت جبهه، نیاز به صرف زمان داشت،
دیوانهوار دور او میچرخیدم، بغض گلویم را چنگ میزد، کاری از دستم ساخته نبود،
آن برادر لحظهای چشمانش را باز کرد، مرا که دید با دست به جیب پیراهنش اشاره کرد.
بهسرعت دست بردم و از داخل جیبش، کیفی را بیرون آوردم، ناخودآگاه آن را گشودم، عکس سه فرزند خردسالش بود،
با علامت به من فهماند که عکس را جلوی صورتش ببرم،
صورتی که پر از خاک و خون بود، شهادتینش را گفت و پرگشود، من عکس را در دستم گرفتم و با صدای بلند گریه کردم………
روحتان شاد شهدا
1 نظر
اجتماع عظیم عاشورای 94 اردبیل + باب المراد ابالفضل + فیلم
03 آبان 1394
اجتماع عظیم عاشورایی در اردبیل+فیلم
03 آبان 1394
اجتماع عظیم عاشورای 94 اردبیل + ای شاه کربلا حسین....#فیلم
03 آبان 1394