عفیف که باشی....
عفیف که باشی…
فکر نکنی چادر سر میکنم چون ........
ببین عزیزم!
مانتوی آستین سه ربع ات چقد خنک ِ واسه تابستون …
من مریض نیستم که بخاطر آستین ِ کوتاه ِ مانتوم ساق دست میکنم …
تازه اینقدم گرم میشه وقتی میچسبه به دست … آدم دستش خارش هم میگیره!
چرا من هم مثل تو به خودم نگویم: خدا می بخشد! دل باید پاک باشد!؟
گاهی دلم می لرزد!
که چرا من هم مثل تو به خودم نگویم:
خدا می بخشد! دل باید پاک باشد!
مگر با کمی آرایش آسمان به زمین می آید؟
خب مرد ها سرشان را زیر بیاندازند
آری با تمام عشق به چادرم گاهی دلم می لرزد
که چرا من هم مثل تو زیبایی های ظاهرم را به نمایش نگذارم؟!
راستش را میخواهی بدانی؟!
حتی اگر فرمان پروردگارم را نادیده بگیرم
حتی اگر ارزش وجودی خود را انکار کنم
حتی اگر نادیده بگیرم که اینگونه امام زمانم بیشتر امیدوار میشود!
حتی اگر بتوانم غیر ممکنی،همچون کنار گذاشتن عشق به چادرم را ممکن کنم!
در اخر دلیلی می ماند که به خاطرش حاضر نمیشوم همچون تو باشم.
و آن این است که مباد روزی نگاهِ همسرِ تو به من بیفتد و دلش بلرزد…!
♥کپی مطالب با ذکر صلوات آزاد است♥
دست و پاگیر!!!!
آره … چادر دست و پاگیر است .
یک جاهایی چادر دست مرا گرفته که فکرش را هم نمیکنی … !
♥کپی مطالب با ذکر صلوات آزاد است♥
پس من هم نمی خواهم.... (خاطره ای از مقام معظم رهبری )
درس خارج از ایشان خیلی كار میبرد. به انصاف از درسهای بسیار خوب حوزه هم است، یكبار به آقا عرض كردم: آقا دوستان رادیو مایلند درس شما را پخش كنند و درس برخی از مراجع قم را هم پخش میكنند. پرسیدند آیا درس همه پخش میشود و این امكان برای همه است، گفتم نه، مگر رادیو چهقدر ظرفیت دارد؟
▬▬▬▐گفتند: پس من هم نمیخواهم پخش شود.▌▬▬▬
(حجتالاسلام مروی)
منبع : چند خاطره از زندگی شخصی رهبر انقلاب ، تابناک ،7 تیر 1389