به مناسبت 14 آبان ، روز فرهنگ عمومی
نقش پایه ای فرهنگ در پیشرفت جوامع انسانی
به قلم : استاد محمدرضا نوذریان
پژوهش گر و مدرس دانشگاه
پرداختن به ابعاد و اهمّیّت مقوله ی بی کران فرهنگ در قالب یادداشت ها و یا گفتارهای مختصر ناممکن خواهد بود امّا در بیانی کوتاه می توان اذعان نمود فرهنگ ، زیربنای توسعه و پایه ی پیشرفت جامعه است و شاید به همین دلیل درجهان کنونی رقابت شدیدی بین ملّت ها برای اشاعه و صدور فرهنگ جامعه ی خود به چشم می خورد .
باید پذیرفت اگر در گذشته ها ، قدرت جسمی و فیزیکی ویا میزان ثروت ومنابع مالی و مانند این ها نشانه های توانمندی کشورها به شمار می رفتند امروزه فرهنگ ، پایه و ملاک دگرگونی ها و پیشرفت بشری است و این وضعیّت ، اهمّیّت موضوع را بیش از پیش آشکار می سازد.
به تناسب نامگذاری مورد نظر جادارد به مفهوم فرهنگ عمومی هم در بیانی کوتاه اشاره ای داشته باشیم امّا قبل از آن بهتر است به نکته ی ظریفی که همان نوع ترکیب دو کلمه ی فرهنگ و عمومی است دقّت کنیم بااین دید اگر لفظ «عمومي» را قیدبراي «فرهنگ » درنظر بگیریم ، فرهنگ عمومي معنای عرصه ای از فرهنگ را که رابطه اي مستقيم با عموم مردم دارد تداعی و منظور از فرهنگ عمومي ، ابعاد يا گستره ای از فرهنگ که با عامّه ی مردم پیوند دارد خواهد بود و بنابراین وجوه تخصّصی فرهنگ از دایره ی شمول آن خارج شدنی است.
در پرداختن به مقوله ی فرهنگ عمومی ، توجّه کافی به بعدهای دیداری و اعتباری موضوع واین که فرهنگ عمومی در گرو پذیرش اجتماعي و اقناع جامعه می باشد نیز حائز اهمّیّت اند زیرا غالباً الزامات قانونی ، پشتوانه ی فرهنگ عمومي نیستند بنابراین پای بند نبودن به آن ، چه بسا قابل پی گیری های حقوقی نباشد.
نکته ی دیگر ، نقش مردم و حسّاسیّت آنان درباره ی فرهنگ عمومی است زیرا کارهای نامحسوس و نرم ، مثل امور مرتبط با اخلاق فردي و اجتماعي مردم از قبیل وقت شناسي، وجدان کاري و… عمدتاً در این حوزه ، قابلیّت بحث و بررسی دارند که با خواست مردم قابل نهادینه شدن هستند.
گاهی دربرخی محافل ، بحث هایی درخصوص دین و فرهنگ مطرح می شوند که دقّت درباره ی مرز بین این دو را ضروری می سازد . در تبیین تفاوت این دو شاید بتوان گفت « فرهنگ » ، عمدتاً نشان گرتحقّق يافته ها و مویّد واقعيّاتي است كه در جامعه وجود دارند در حالی که «دين » ، الگوی کامل برای نشان دادن وضعيّت مطلوب براي انسان ها است ، به بیان دیگر ، فرهنگ يك جامعه ، ماهیّتی سیّال و قابليّت تكامل دارد و نمی تواند در آن واحد ، مانند دین ، كمال يافته ی محض باشد. البتّه باید توجّه کرد ، بروز تغييرات در فرهنگ عمومی، بی علّت نیست و حتّی اگر برخی از این دگرگونی ها ، در ظاهر به صورت غیرمترقّبه به نظر برسند ، ضروری است با امعان نظر به اهمّیّت موضوع ، برای یافتن ریشه ی آن ها تلاش شود .
دراین بین ، محوریّت فرهنگ در دین مبین اسلام که معجزه ی رسول گرامی اش یعنی قرآن از جنس فرهنگ است غیرقابل انکار می باشد . این دین کامل و انسان ساز در لابه لای آیات نورانی کتاب هدایت ، نکته های بسیار ارزنده ای را برای تعالی فرهنگی مردم و جامعه آموزش می دهد و در موارد گوناگونی که به بیان ویژگی های مومنان پرداخته و مثلاً باتعابیری چون « وَ الَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ » بر ضرورت پرهیز از گفتار و عملکرد بیهوده تاکید کرده و یا در آیاتی مانند « یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً » اهمّیّت دوری از بدگمانی، بدگویی و تجسّس را مورد اشاره قرارداده در حقیقت ظرایفی را که باید در فرهنگ عمومی جامعه اسلامی جاری باشند مطرح فرموده است.
نگاه قرآن به این گونه بایدها در سوره ها و آیات مختلف تداوم یافته و موضوعات مهمّ دیگری از جمله تواضع و فروتنی « الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً» ، حلم و بردباری « وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً» ، امر به معروف و نهی از منکر « وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ، بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ» ،دوری از ربا « یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَأْکُلُوا الرِّبا أَضْعافاً مُضاعَفَةً … »، امانت داری « وَ الَّذِینَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ » و… هم تبیین و فرمان داده شده اند.
پرداختن به نکات فرهنگی مربوط به عامّه ی مردم در ادبیّات فارسی هم پیشینه ای دیرین دارد و بزرگان ادبی در آثاری که بیش تر ، بخشی از ادب تعلیمی را تشکیل می دهند به بازگویی و نشر آن ها پرداخته اند و بی تردید ، مرد نکونام ادب فارسی ، سعدی شیرازی یکی از این شاعران است. وی در فرصت های گوناگون از جمله بخش هایی از گلستان و بوستانش به مقولات مرتبط با فرهنگ عمومی از قبیل دعوت به شکیبایی « چو پرخاش بینی تحمّل بیار / که سهلی ببندد در کارزار » ، توجّه به الگوی مصرف صحیح با پرهیز از اسراف « قناعت توانگر کند مرد را / خبر ده حریص جهانگرد را » ، اهمّیّت رازداری «جواهر به گنجینه داران سپار / ولی راز را خویشتن پاسدار » و… پرداخته و ضمن یادآوری ضرورت این مهمّات ، بعضاً نتایج آن ها را نیز بیان نموده است.
بااین اوصاف ، امید که نامگذاری چهاردهم آبان به عنوان روز« فرهنگ عمومی » انگیزه ی مضاعفی برای اندیشیدن بیش تر آحاد جامعه درباره ی فرهنگ و ازجمله فرهنگ عمومی و برنامه ریزی های مدیریّتی و اجرایی برای کمک به تعالی این حوزه باشد.